تقدیم به بانوی صبر:
این جان فشانی از تن بی جان زینب است
وقت غزل سرایی طفلان زینب است
آلاله ها تشنه ی شهد شهادتند
این شاهکار شوکت دامان زینب است..
سر ها به زیر تیغ و بدن ها اسیر تیر
چشم حسین مضطر و حیران زینب است
زینب میان خیمه و شرمنده ی حسین..
که آه....فقط دو طفل به دامان زینب است
جان ها فدای یک سر مویت برادرم.
جان کمترین هدیه ی شیران زینب است
دیگر نمانده برادر چیزی ولی بدان
یک آن فدای توآنی که آن زینب است
بگذار تا که بفهمد روزگار ظلم
حسین شاه عالم و سلطان زینب است
.......
پ.ن:اما حسین هم بی سر و سامان زینب است
خاطره شده درجمعه 89/9/19ساعت
11:43 صبحبا قلم تبسم بهار دل نگاشته ی شما( ) |
Design By : Pichak |