بسم رب الحسین...
از وبلاگ دور شده ام. دلم اینجا نیست. اضطراب دارم و به هیچ عنوان باور نمیکنم پایم به کربلا برسد. هر روز منتظرم یک نفر خبر دهد که لغو شده است..مثل مشهدمان که خبر دادند...
هرچند...انگار رفتنی شده ام.
این روز ها حتی از خودم هم دورم. تا می آیم خودم را در چشمانم تصور کنم فرسخ ها فاصله بین خودم و خودم میبینم.
اگر سه شنبه صبح کربلا رفتم این آخرین پست قبل از سفرم است. اگر نرفتم هم که خبر نرفتم را حتما خواهم داد و اگر رفتم و برنگشتم هم که حلال کنید. دلچسب است مرگ در سفر کربلا ... اما راستش بیشتر دوست دارم منتقم خون حسین (عج)را درک کنم....
بی تعارف ...حلالم کنید.و دعایم کنید. بدترین چیز اینست که به زیارت حسین (ع)بروی و نفهمی کجا رفته ای...بیشتر از همه مسافر کربلا محتاج دعاست. پس دعایم کنید.
خاطره شده دریکشنبه 89/5/10ساعت
2:37 عصربا قلم تبسم بهار دل نگاشته ی شما( ) |
Design By : Pichak |