شبی که پست قبلو مینوشتم لحظات آخر ِ نفس کشیدن های عزیزی بود که فردا صبحش باید خبر فوتشو میشنیدم ...
دوست م رفت ...
حس میکنم یک تکه قلبم زیر خاک قبرستون جا مونده ...
...............
فاطمه جان ...
خواب هام بد تعبیر شد
بد ...
حسرت دیدار به دلم موند...
ع ز ی ز دل م ...
.
.
.
زحمتی نبود نماز وحشت بخونید ...
فاطمه فرزند ولی الله
خاطره شده دردوشنبه 92/10/16ساعت
5:46 عصربا قلم تبسم بهار دل نگاشته ی شما( ) |
Design By : Pichak |