مبل
سقف
بخاری
پنجره
فرش
سرامیک
میز
اف اف
تلفن
...
هزار بار دیگر هم که این دست هارا بگذارم زیر چانه و به همه ی این هایی که اسم هایشان را بلند بلند گفتم خیره شوم ، باز هم همه ی تو خیال است . نه مبل تویی ، نه سقف ، نه تلفن ..
من ظرف هم که بشویم یکی در میان جواب دیالوگ های نشنیده ی تورا میدهم و گاهی هم به صدای قهقهه ات گوش میدهم و لبخند میزنم .
هرچند ، تو هیچ وقت قهقهه نمیزنی و من مدام اینجایش را اشتباه میکنم .
اینکه دیشب خواب ازدست دادنت را دیدم در حالیکه تو اصلا برای من نیستی، میتواند دلیل خوبی باشد ، که تو برای منی ، نه ؟ اگر نبودی که من کابوس نمیدیدم !
آدم ها فقط به خاطر ترس از نداشتن داشته هایشان کابوس میبینند .هوممم... چه کابوس خوشایندی .
دیشب خواب دیدم از دستت داده ام و امروز برعکس همیشه حتی قاشق چنگال هارا با ذوق میشستم و گاهی هم با پشت دست ِ کفی ، اشک هایم را پاک میکردم !
اینکه اصراردارم هرطور شده اشک هایم را پاک کنم فقط به خاطر این است که صحنه ی رمانتیکی است و من از اجرای این سکانس خیلی لذت میبرم . هنرمندانه است از بس .
به هر حال پیشنهاد میکنم بیایی و با من ظرف بشویی .
نه
گاهی دوست دارم خیلی منطقی و دور از احساس باهم صحبت کنیم .
مثل نامه های اداری مثلا :
بدینوسیله از جنابعالی درخواست میگردد ، تشریف بیاورید و در کنار بنده با من ظرف بشویید . _خط خطی _ با من ظرف هارا شست شو دهید . _خط خطی_ بدینوسیله از حضور جنابعالی درخاست _خطخطی_ درخواست میگردد تشریف بیاورید و .....
***
الان که دارم با تو حرف میزنم هم به مانیتور خیره شده م .
هزار بار دیگر هم که این دست هارا بگذارم زیر چانه و به مانیتور خیره شوم ، باز هم همه ی تو خیال است...
* نوشته صرفا جهت تمرین قلم و انتزاعی است
Design By : Pichak |