تو وقتی خیلی ساکتی
نباید رهایت کرد
وقتی خیلی ساکتی
باید نگاهت کرد . . . نگاهت کرد . . . نگاهت کرد
دستت را گرفت
تورا نشاند
سرت را روی پا گذاشت
باید نگاهت کرد و. . .
بعد تو خودت کم کم میشکنی
سکوتت را
بغضت را
میگویی . . .
میباری . . .
من اما این روزها . . . هرچه مینشینم سر قبرت
هرچه نگاهت میکنم. . . هرچه نگاهت میکنم . . . هرچه نگاهت میکنم
نه سکوتت را میشکنی . . . نه بغضت را
ساکت میمانی
ساکت ساکت
انگار تو از زیر خاک ها مرا نگاه میکنی
من میشکنم
سکوتم میشکند
بغضم هم. . .
سرم را روی پایت میگذارم . . . روی خاک های قبرت . . .
. . .
لیلا ...
دکترها میگویند نباید به تو فکر کنم . . .
نباید به چشمانت . . . به دستانت . . . به سکوتت . . . به مهربانیت
من اما هنوز فکر میکنم
چشم های زلال اگر خاک آلود شوند میسوزند
یا دست هایت . . . زیر فشار سنگ های بزرگ. . .
من هنوز فکر میکنم
و دعا میکنم
کاش بوی محبوبه های روی قبر
به تو که آن جا ارام خوابیده ای برسد
تا اگر گریه کردی . . .
زود ارام شوی ..
مثل ان روز ها
که لبه باغچه ی کوچکمان
باران میشدی و شبنم محبوبه ها
مثل من
وقتی الان
کنارقبر کوچکت . . .
باران میشوم
و شبنم محبوبه ها
. ..
دلم گرفته لیلا
دلم گرفته
Design By : Pichak |