• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : ســـــــــرابـــــ . . .
  • نظرات : 4 خصوصي ، 42 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    چقدر بدم مياد عينك دودي زدن زير اون آفتاب رو ...
    پاسخ

    منم.
    سلام....زيبا بود....اخلع فعل امر هست اما هميشه فعل امر دليل بر وجوب نيست....گيرم هم که باشه اگه من اين آيه رو بزنم سر در خونمون واجب ميشه!!!! اين رو برا اين گفتم که توي يکي از نظرات بازديد کننده ها گفته بوديد (( اخلع جمله ي امريه .. . .به من باشه ميگم واجبه:( ))
    نميگم کار خوبي نيست که هنگام ورود به مناطق کفش ها رو درآوردن،اما اگر استحباب يا وجوبش رو عالمي تاييد نکنه و يا دليلي براي اون نداشته باشيم ميشه " بدعت "
    ((هوا عجيب عرفاني شد. . .عرفاني کاذب )) و شما چگونه اين عرفان کاذب رو درک کرديد؟؟؟!!!! اگر کسي با موسيقي حلال بهش حالي خوش دست داد و دلش لرزيد ميشه عرفان کاذب؟!!
    البته و صد البته که روضه ائمه اطهار کاري فوق تصور انجام ميده اما اين که فرموديد اين عرفان موجود در بعضي از کاروان ها، عرفان کاذب است جاي بسي تأمل است!
    در شضمن تأثير بر هر فرد رو من و شما نميتونيم تشخيص بديم. چه بسا که در ظاهر تغييري نکرده باشد اما در باطن تحولي اساسي کرده باشد
    ياحق تاحق باحق

    پاسخ

    سلام.در مورد اخلع حرفم مبناي علمي نداشتومبناي احساسي داشت /در آوردن كفش از روي احترام بدعت نيست./عرفان كاذب آرايه است .. . يعني حس دروغين..خيالي..نه به معناي اصلي عرفان كاذي و فرق ضاله/وقتي موسيقي همين حال خوش!رو تزريق كنه كه شنونده رو به اشك وادار كنه در حِلَتش حرفه....اما خب حرف من اين بود كه در ترويج فرهنگ دفاع مقدس ...بيان صحيح و بدون اغراق خودش منشا تحوله نيازي به اين اطفارها نيست /ممنونم از نظر و لطفتون


    خيلي ممنون که اشاره کرديد به اين مطلب...که يک موذله در اين کاروانهاي آسماني....

    وقتي آدم به اون مناطق بهشتي ميره...بدون هيچ صدايي حزن اونجا جو اونجا اون آدم رو خفه ميکنه....ديگه موسيقي متن براي چيه....

    پاسخ

    سلام.بله.ممنونم از لطفتون
    + wcircle 
    من هم آخوند کم فهم (يا شبيه تعبير امام خميني کم فهم آخوند) ديده ام و مي دانم که براي رد کردن چيزي کافي است بد از آن دفاع کني.
    عجب مسئوليت خطيري دارند اينها و بعضا غافلند...
    پاسخ

    بله..اما بحث سر روحانيون ارجمند نبود:)

    سلام به همه ي دوستان و سروران عزيز عيد همه ي شما مبارك انشاااله سالي پر بار و تني سالم داشته باشيد از همه ي دوستان عذر ميخوام ببخشيد كه دير جواب دادم آخه جاي شما خالي رفته بوديم پا بوي امام رضا؟

    پاسخ

    سلام زيارت قبول
    + مريم 
    سلام موسيقي وبلاگتون بهم آرامش ميده... تازه وبلاگتونو ديدم. بايد سر فرصت بخونم مطالبو از اول تا آخرشون.اين نوشته هم عالي بود.ممنون
    پاسخ

    سلام.ممنونم. قدمتون رو چشم
    سلام خواهري خاطراتم زنده شد....يک سال پيش.... :( يادش بخير... التماس دعا
    پاسخ

    سلام فاطمه جان.ممنونم از حضورت


    سلام

    عالي بود:(

    يادمه با يه زهرا خانوم _که برادرش تازه شهيد شده بود و خانوادش با کلي دردسر و هزار دلواپسي اجازه داده بودند _همراه شده بودم گريه هاي يه خواهر موسيقي متني نياز نداشت که اشک هاي دودي و حزن ساختگي به نمايش بذاره ...

    پاسخ

    سلام....خوش به حالت:(

    سلام عليكم/سال نوي همگي مبارك/دعوت مي‌كنم از مديحه‌ي حضرت زينب كه يكي دو روز ديگه اوليم ميلاد امسالشون رو در مقابل داريم ديدن كنيد و حتما معايب كار رو متذكر بشيد.

    پاسخ

    سلام.ممنون.چشم.

    با عرض سلام خسته نباشيد با تبريک عيد باستاني نوروز به وبلاگ ما سر بزنيد نضر فراموش نشود مر30

    پاسخ

    سلام.
    متنت مث هميشه فوق العاده آجي..
    با اشک چشام خوندمش...... :((((
    فردا مســـــافرم...................... دعوتم کردن بلاخره..................................................... (آيکون اشک شوق)
    پاسخ

    ممنونم هلوع عزيزم.التماس دعا


    بايد ازم تقدير کنين.

    بدين ميراث فرهنگي ثبتم کنه.

    برام همايش برگزار کنين.

    واقعا ها...

    من خيلي قديمي ام دي:

    پاسخ

    :))ميذاريمت تو موزه
    سلام... ... ... ... ...
    پاسخ

    سلام.
    سلام
    فکه رو نفهميدم...نميدونم چرا...شايد چون روز آخر بود و بايد فقط سرسري نگاه مي کرديم و مي رفتيم...
    اما شلمچه: غروب بود که رسيديم...اول رفتيم و پيش يک کاروان همه باهم عاشورا خونديم...بد نبود...اما ...
    راوي که با ما بود بردمون قتلگاه، نشستم رديف آخر آخر، کاروان کناري يک بلندگو کرفته بود درستشو و بلند بلند حرف ميزد، راوي ما هنوز شروع به صحبت نکرده بود...و من، اصلا در اين فضا نبودم
    اصلا نميشنيدم چي ميگه، فقط گريه بود... اصلا توي شلمچه مگه ميشه بوي زهرا(س) رو حس نکرد؟ لازم نيس که راوي بخواد برات بگه که رمز اينجا يا زهرا بوده و نصف بچه ها از ناحيه پهلو تير خوردن...خودش يک روضه مصوره...
    پست گذاشتم تو وبلاگت:دي اما به خدا اين روزا مي ترسم از خودم...که اگر نبود ياد اون روزا نبودم اينجا
    پاسخ

    قشنگ نوشتي تسنيمم...:)
    يک نفر بلند تذکر داد:"بدون کفش رفتن مستحب نيست !"
    ..... نميدونم ....

    پاسخ

    اخلع جمله ي امريه .. . .به من باشه ميگم واجبه:(
       1   2   3      >