• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : غمگين نوشته ي يك محكوم!!!محكوم نوشته ي يك غمگين!!!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 37 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 3 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام! آخه بابام جان اين چرت و پرت ها چيه به هم بافتي!؟ خودت مي دوني چي نوشتي؟؟

    خوبه اينجوري كامنت! يا نظر بگذارم؟ حال مي كني؟ نه؟؟ عمرا من اينجوري نظر بگذارم برات! خواب ديدي خيره مادر جان! :دي حال ندارم شكلك خنده رديف كنم.

    يك توصيه خواهرانه! اگه مي نويسي كه مي نويسي! و اگه قلمت از ذهنت عقب مي افته و جا مي مونه كه ظاهرا مي مونه! اگه با تايپ بيشت حال مي كني تا خودكار و كاغذ كه بعيد مي دونم! كلا بنويس! بي تفاوت به تعداد نظرات يا چيزهايي كه نوشته مي شه. اصلا فقط بنويس. اگه بگم مثل تو بودم ميشه پيرزن بازي؟! خوب بشه. من مي گم. بودم. مثل تو. مي خنديدم و گري مي كردم. مي نوشتم و پاره مي كردم و هنوز هم... تايپ مي كنم و پاك مي كنم... كلا قلم و انگشتانم از ذهنم جا مي مانند! اينه كه غلط تايپي و املايي ام زياد شده! هول دارم كه دست و قلم به پاي سرعت پردازش ذهنم نرسن!

    الان نزديك 5000 صفحه داستان هايي كه نوشتم به اضافه ... دست نوشته هام مونده روي دستم. جناب همسر نمي گذاره بريزمشون دور! ميگه حيفه!!! ولي خب قصدم اينه كه بريزم دور. آه وقتي فكر اساس كشي را مي كنم مي مونم با اينهمه كاغذ نقاشي و نوشته و طراحي و ... هيچ صاحبخانه اي منو راه نمي ده! ديگه ديگه! ننوشتم كه بگم منم بله! نخير! منم نه!!! :دي فقط خواستم بنويسم چون دلم نوشتن مي خواست! اينجورياست!

    راستي بانو!همونجوري كه ديگر عزيزان فرمودند قلمت خيلي توانمنده! البته به توانمندي ذهنت كه نمي رسه ولي خوب! سعي كن جهت بدهي بهش! مي دونم كه مي دوني چي ميگم! دو سال ديگه يك كوچولو احساس م يكني حس نوشتنت كم شده! اگه مي خواهي اين حس رو پيدا نكني و مثل امروز من نشي از همين روزها بهش فكر كن. بهش جهت بده!

    در مورد جهت دادن قلم حرف زياد دارم. اما خوب... اگه مايل بودي برات پرحرفي خواهم كرد! هرچي آيكون توي متن كمه لطفا خودت توي ذهنت بكش!

    دلم خيلي گرفته. شايد چند روزي نيام پارسي بلاگ. تا يك كم دلگيري ام رفع بشه. بعدش دوباره بهت سر مي زنم و ميام!

    موفق باشي بانو...

    پ.ن: راستي من دلم نخواست نواي وبلاگ رو قطع كنم و نكردم. گفتم كه بدوني و راضي باشي! راضي نبودي رازي باش! :دي

    پاسخ

    اوهوم.الان بالاخره خوب بود يا بد بود؟