• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : بحر طويل تقديم به سه ساله ي حسين(ع)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • پارسي يار : 15 علاقه ، 14 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ستاره بود و به ديدار ماه عادت داشت

    سه ساله بود و به اغوش شاه عادت داشت

    ز صحن خشک لبش خنده رد نشد بي اشک
    شکسته بود و هميشه به اه عادت داشت
    ز بس که پاي برهنه دويد در پي سر
    به خار هاي مغيلان را عادت داشت
    شبيه عمه مظلومه سخت مي ناليد
    به روضه هاي غم قتلگاه عادت داشت
    نيايش سحرش مثل فاطمه جانسوز
    شبيه جده خود با پگاه عادت داشت
    نه از عزا به در آمد نه رخت خود را شست
    تنش به سرخي و رنگ سياه عادت داشت
    ---------

    خيلي زياد زيبا نوشتي ... بانوي سه ساله ! من هم ازت ميخوام کمکش کني

    پاسخ

    خيلي شعر زيبايي بود.ممنون.