وبلاگ :
ســ ا مـــ ع ســــ و م
يادداشت :
سکانس تکراري
نظرات :
3
خصوصي ،
7
عمومي
پارسي يار
: 7 علاقه ، 6 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
reyhane
چقد قلمتو دوس دارم ... ساده ي ساده از ته دل اما خودم هيچوقت نتونستم ازين ساده هاي از ته دل بنويسم...هروقت که ميام اينجا دلم ميخواد شروع کنم به نوشتن بگم همه ي درونمو اما نميشه!...نعمت خوبيه نقاشي کشيدن و شعر خوندن و نوشتن تو اينا رو داري و ميتوني حرفاي دلتو بگي از نا اميدي هايي که به دلايلي که آدم واسه خودش تبديل به اميد ميکنه و از اميد هايي که تهش ميشه نا اميدي از کسالت ها و شادي هاو ....... بازم خوش به حال تو که ميتوني بنويسي بکشي بخوني!دلت بي غم آجي :-*
پاسخ
خيلي ممنون ريحانه جان :)
+
سايه
سلام :)
چقد قشنگ بود اين نوشته ات
منم همينجوري ام ! در اوج بي حوصلگي ها يه چيز کوچيک به ظاهر بي اهميت منو چنان به اينده اميدوار ميکنه که انگار تا چندين سال شارژ شدم ... و بعد باز هم همه چي عين قبله ....
پاسخ
چه خوب مطلبو خوندي. ممنون:-)
+
اميد...
من گنجشک نيستم....
:)
+
سلامت
سلام خواهرم!
زندگي کسل کننده نيست اگر کارهايي رو که علاقه داري انجام بدي نه کارهايي رو که مجبور به انجامش هستي مثل رشته اي که داري توي دانشگاه ميخوني يا شغلي که براي خودت انتخاب کردي.
پيشنهاد ميکنم که اين کتاب رو که استادم سرکلاس معرفي کرد رو بخوني:
سي کار که به جاي دانشگاه رفتن يا مسافرکشي مي توان کرد.
پاسخ
سلام. ممنون
+
غزل ِ صداقت
شايدم برنگرده..
شايد رفته باشه..واسه هميشه..
پاسخ
شايد...
+
سام
اين همه شهد وشکر کز سخنم مي ريزد ..اجر صبريست کز آن شاخ نباتم دادند...
....
اصلا جالب نيست شايد...
پاسخ
چي ؟
+
نقطه
کسالت براي يک دقيقه اش است.
همين