شك نكننننننننننننننننننننن

حال و اعصاب نذاشتي برا آدم با اين وبلاگت!!!!!!!!!!!

خدا خفت نكنهههههههههههههههههههههههههههههههههه

قرآنشم كه گذاشتييييييييييييييييييييي

من رسما خودم با دستاي خودم ميكشمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

:((((((((((((((

خودت متن به اين درازي نوشتي راجع به تشييع جنازت بعد به من مي گي دور از جون؟؟؟؟؟

مي دوني چيه؟

دارم به اين نتيجه مي رسم که احتمال اينکه تو مرداد(اين ماه دم کرده ي اعصاب خرد کن) بميرم. خيلي زياده....

سلام تبسم جان خوبي؟...نوشته زيبايي بود اما خدا نکنه که تبسم حالا حالا ها از ميان ما بره

ببينم مگه آدرس وبلاگ مامانت نداره؟

دختر نکن از اين کارا رو . من خيلي روت شناخت ندارم . ولي ...

به خودتم رحم نميکني به خانواده و دوستات رحم کن ...

خوب افه مادربزرگا رو اومدم؟!:)))

سلام!

شماره مادر بزرگواتون رو بديد. يه کم نياز به گوشمالي داريد!:دي

ياد وراج سابقِ شاد و بانشاط بخير!:(

خانم تبسم اندوه بي پايان ما از اين واقعه دردناک قابل وصف نيست

مصيبت وارده به شما و خانواده محترمتان تسليت عرض مينمايم

درگذشت خود چنان سنگين و جانسوز است که به دشواري به باور مي‌نشيند، ولي در برابر تقدير حضرت پروردگار چاره‌اي جز تسليم و رضا نيست.اين ماتم جانگداز را به،خانواده محترم تان صميمانه تسليت عرض نموده و براي آنان صبر و اجر و براي شماي عزيز سفرکرده علو درجات طلب مي‌کنم.

واااااااااي!

خيلي حالم خوب بودش!

اعصابم بيشتر ريخته شد بهم!

دختر بد!

هو الباقى
متن روان، گيرا و قابل تأملى بود.
سرنوشتى كه همه دچارش خواهيم شد و هر از گاهى نياز داريم به يادش باشيم تا غفلت‌هايمان كمتر شود كه كل من عليها فان كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فانٍ . وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَالإكْرَام.
و چه خوب است با اعمال و كردار و پندارمان توشه‌اى درخور فراهم كرده باشيم و اين‌قدر آمادگى را داشته باشيم كه اطلاعيه‌اش را هم خودمان بزنيم. مرحبا به سبک‌بارى‌تان.
فقط مواظب باشيم با اين ياد مرگ، يأس و نااميدى در ضميرمان رخنه نكند كه سكرات موتش بسى دشوارتر از مرگ واقعى است!
و اما شما خواهر خوب و محترم، ان‌شاءالله عمرتان با عزت و بركت و عافيت قرين باشد و از گزند آفات دهر و آثار غمين بدور.
قدرى هم رعايت قلب‌هاى شكسته و حزين خالى از لطف نيست.

چرا نفرين.....ايشاالله که عمر نوح رو داشته باشين...خوبه؟

سلام.جالب نوشته بوديد..اما انشاالله که عمر با عزت داشته باشين.....و 120 سالگيتون رو توي پيام رسان جشن بگبريم...

سلام...

دلت مياد اشک بچه هارو دربياري..دلت مياد تنهاشون بزاري...

واي آخرشو خيلي ترسيدم....خدا به هممون کمک کنه...ولي.......

.........

دوست دارم زود بميرم...دوست دارم مثل اون دختر 20 ساله کنار تخت مامانم زود بميرم...

دوست دارم چون نمي دونم چرا...دوست دارم راحت بميرم...

دوست دارم هيچ وقت 40 ساله نشم...50 ساله نشم...

دوست ندارم مثل اون خانم 90 ساله ي کناري تخت مامان سکته مغزي بکنم و نوه هام با کل ناراحتي مجبور بشن کلي برام خرج کنن و هر روز دعا کنن که من زودتر بميرم تا هم خودشون راحت بشن هم من...

دوست ندارم هيچ وقت توي بيمارستان توي پيري بميرم...دوست دارم زود زود بميرم...

دوست دارم قبل مردنم به همه بگم دوستشون داشتم و بعد بميرم...

دوست دارم همه بدونن که چقدر عاشقشون بودم...

به ياد شهربانو عبداللهي دختر 20 ساله اي که بدجور دوسش داشتم يک فاتحه بخون

(پستت به دلم کلي چسبيد...حالا هر جور دلت خواست فکر کن. )