نه دلم ميخواد بميرم و نه زنده باشم.نه آماده ام واسه مرگ نه ازش ميترسم.نه کسي را دارم و نه تنها.خودم هستم و خداي خود و اين را ميدانم زندگي چشيدن است،فهميدن چيزايي است که نفهميده ام.عالي بود نوشتت.تبريک ميگم براي زيبايي قلمت
آدم...همين آدم دوپا...
اگر که سه ماه تا روز تولد 17 سالگي اش باشد ديوانه مي شود...
درست مثل من!
سلام. ديروز پست قبلي شما رو ديدم که گفته بوديد فعلا به خاطر کنکور تعطيل ميکنيد! گفتم چه عجب ياد کنکور هم افتاديد! :دي
ظاهرا چشمم شور بود و چشم خورديد!
سلام
نمي دونم چرا اين نوشته به نظر من غمگين نمياد؟؟؟؟؟؟
صرفا جهت حاضري زدن... :)
"ب جاي تق يک صداي آااااااه بلند مي شود..."
خيلـــــــــــــــــــــي قشنگ بود..."عالي" اگر حق مطلب را ادا مي کند...
خوشحالم ک دلت باعث شد دوباره اينجا رو به روز ببينم!
قربانت.
نه عزيزم.
منظورم آخرين آدمايي بود که تا الان روي زمين رسيديم
آره.
آدم ها الان....
اين آدم هاي آخري....
مي دوني چيه؟
تازگي ها فهميدم آدم ها خيلي خيلي از طبيعت و غريزه دورن...
کلا انگار توي يه دنيايي جداي طبيعت و غريزه زندگي مي کنن!
همين که طبيعت و غريضه اش ميل به حيات است.....گاهي آرزوي مرگ ميکند....