• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : بيست سالگي ات مبارک روزگار من....
  • نظرات : 14 خصوصي ، 63 عمومي
  • پارسي يار : 8 علاقه ، 3 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    انگار همين ديروز بود که وقتي ميخواستم غذا بخورم پسر خاله ام سر به سرم ميگذاشت ميگفت حرامه نخور و من دست به غذا نميزدم و خودش همه غذا را ميخورد و من گرسنه...............

    انگار همين ديروز بود که مادرم با چشمانش ميگفت نکن و من هنوز آن حرکت چشمان مادرم را در ذهن دارم ....تربيت با چشم!!....

    انگار همين ديروز بود وقتي همه ميخوابيدند من بيدار ميشدم که از خانه نگهباني بدم و با کوچک صدايي فرار ميکردم زير پتو....

    انگار همين ديروز بود............

    سلام واقعا اين مطلبتون حرف نداشت /زيبا بود

    تولدتون مبارک /هزار سال به اين سالها

    پاسخ

    خيلي ممنون...چه خوب نگهباني ميداديد...دي: