سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام باغبان ِ کوچک ِ خانه

چرا تنها نشستی ؟!


جای عکست در حوض خالی است . . .

ستاره ها هم مدام سراغت را  میگیرند . . .

امشب  شب نشینی نمی آیی؟

دیشب هم که نیامدی محبوبه ها از تو میپرسیدند  . . .

همه پژمرده اند . . . .

باغچه  کمی گرفته است . . .

یاس ها هم حوصله ی سر کشی به خانه ها را  ندارند . .

از این اتاق بیا بیرون . . .

حیاط دلگیر است . . .

آسمان دلتنگ. . .

راستی

بوته ی محمدی هم قدم نو رسیده دارد . . .

دلش میخواست تو روی غنچه ی صورتیش اسم بگذاری . . .

مثل هفته ی پیش

اطلسی هم گفت

سلامش را به تو برسانم

بگویم شب ها که دلتنگت میشود

از پشت پنجره به اتاق سرک میکشد تا تماشایت کند

گفت بگویم

از وقتی که نیامده ای

نیلوفر

صبح ها

نمیشکفد

گفت بگویم

حد اقل . . .

سری به بوته ی گل سرخ بزن . . .

غنچه اش سه شب است در تب میسوزد . . .

گل سرخ  میگفت همه ی غنچه هایش در دستان تو شکفته اند . . .

میگفت تمام روز را به انتظار به دنیا آمدنشان لب باغچه مینشستی و . . .

راست میگفت؟

راست میگفت

خودم یادم است

یاس را که تازه کاشته بودی

به اقاقیا سپردی کنارش بایستد

نگذارد نور آفتاب برگ و جوانه هایش را بسوزاند

دست ساقه اش را بگیرد تا کم کم راه بیفتد

تا پا بگیرد

تاآرام بالا برود . .

گفتی اقاقیا شاخه هایش را زیر باران بگیرد و آبش را قطره قطره در کام کوچک و تشنه ی یاس بریزد

حالا یاس برای خودش بوته ای شده است . ..

شاخه دارد برگ دارد یک عالمه غنچه و گل ریز و درشت دارد . .

کفشدوزک هاو زنبور ها از سر و کولش بالا میروند . . . 

نمیخواهی سری به شان بزنی ؟ ! خیلی دلتنگند . .

جواب نمیدهی؟

اشک روی گونه ات از پشت این شیشه پیداست . . .

مثل وقتی که شبنم را با سرانگشت از روی گلبرگ ِ شمعدانی ها بر میداشتی و مز مزه میکردی . . . .

-مممممممم... چه اشک شیرینی . . .!

اشک های تو هم شیرین است ؟ !

بیا . . .


از این اتاق بیرون بیا

کسی باید سرو صدای این جوجه گنجشک ها را آرام کند

چند شب است خواب ندارند

. . .

دارد صبح میشود

خورشید هم آمد

پشت ابر است

بیا کنار پنجره

نگاه کن ...

دارد یواشکی به حرف های ما گوش میدهد . . .

من هم دیگر باید بروم . . .

باد و بقیه ی قاصدک ها منتظرند

راستش اگر خدا بخواهد مسافرم . . .

گل ها گفته اند خبر ِ اشک هایت را به ابرها برسانم . .

بلکه ببارند و به هوای باران از این اتاق بیرون بزنی .. .

صبحت بخیر

محبوبه ی خیس ِ شب . ..

باغبان ِ مهربانی ها

رفیق تنهایی ِ غنچه ها . . .

صبحت بخیر . . .


خاطره شده درچهارشنبه 91/3/24ساعت 1:31 صبحبا قلم تبسم بهار دل نگاشته ی شما( ) |


Design By : Pichak

جاوا اسکریپت