سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتو آروم روی سنگا بذار . . .

زمینو خوب نگاه  کن ...

باید یه سنگ صاف پیدا کنی . .

یه سنگ صاف نازک . . .

یه سنگ صاف نازک متوسط . . .

نگاه کن..

خوب نگاه کن...

ممممممم

آهان...

این خوبه...

برش دار...انگشت اشاره تو بذار یک طرفش . .

انگشت شستتم بذار اون طرف...

موازی با آب پرتش کن...

1-2-3

شالاپ....شالاپ..شالاپ..

سه بار...سه بار روی آب پرید.....

آفری ی ی ن.....

خیلیییی قشنگ رفت...

حالا یه سنگ دیگه....

این خوبه..برش دار...بیارش نزدیک لبهات..

آروم تو گوش سنگ بگو:

وقتی میای لب دریاچه...باید دلتنگی هاتو بذاری تو دست سنگ ها و بندازیشون تو آب . . .

حالا دلتنگی های من مال تو...

موازی با آب...پرتاب کن...

1-2-3

شالاپ.

میفته روی آب و میپره

شالاپ..

دوباره میخوره رو آب و میپره. . .

شالاپ...

و میره زیر آب . .

حالا دلتنگی هات...وسط در یاچه است....

یه سنگ دیگه. . .

تو گوشش زمزمه کن:

وقتی میای سفر

باید غصه هاتو بریزی تو دل سنگا و بندازی تو آب دریاچه...

همه ی غصه های من مال تو

موازی با آب . .

محکم پرتش کن..

شالاپ...

شالاپ

شالاپ..

حالا غصه هات...وسط دریاچه است..

یه سنگ دیگه...

نوازشش کن..

تو گوشش بخون...

همه ی تنهایی من مال تو...

شالاپ..

شالاپ..

شالاپ...

دریاچه پر شده از دایره هایی که دارن جای سنگا رو نشون میدن...

ماهیا هم انگارهمون دو رو برا... ..دارن دنبال دلتنگی هات میگردن...

میخوان تنهایی هاتو بوسه بارون کنن....

یه سنگ دیگه..

اشکتو بکش روش...

بهش بگو...

تو عمق شیرینی آب

هوای شوری اشکمو داشته باش...

شالاپ

شالاپ

شالاپ

...

بســـــه....دیــــــگـــه بایــــــد بـــرگــــــردی . .

کمی . . سبک تر از قبل...

پ.ن:چه خوب شد داداشم سنگ پرتاب کردن روی آب رو یادم داد...


خاطره شده درشنبه 90/5/8ساعت 11:50 صبحبا قلم تبسم بهار دل نگاشته ی شما( ) |


Design By : Pichak

جاوا اسکریپت