پيام
+
هر بار از دلتنگي بي طاقت شدم و خواستم سراغت را بگيرم ، نگرفتم . هربار خواستم سراغت را بگيرم و نگرفتم يک درد به دردهايم اضافه شد . روز اول سرم . روز دوم چشم هايم . روزسوم پاهايم از کار افتاد . روز چهارم تمامم به هم ريخت . الان دوهفته اي ست که در بستر بيماري ام . مادر نميفهمد چه شده . مدام پنجره هارا ميبندد . فکر ميکند هواي باراني حالم را بدتر ميکند ...
از من بعيد بود اينقدر ببارم
از آسمان هم ...
*اخراجي*
94/2/19
تبسم بهار ♥
کپيش نکنيد . آفرين. لايکم نميخواد .
عقيل صالح
چرا اينجا نوشتينش؟
حضورپنهان .
:-|
تبسم بهار ♥
مرض دارم ./ :|
تبسم بهار ♥
چن وقته نخوردم . چشمام از کار افتاده
.:آيينه:.
انشاالله بلا دوره خواهر.. چشم بارانزا هم نعمتيه.. قدرشو بدونين.. ولي انشاالله از غم نباشه.. از عشق باشه..
تبسم بهار ♥
متن انتزاعي است خواهر . (..... ) نگران نباشيد . ممنون
سيدمحمدرضا فخري
خدا آخر عاقبت همه ما را بخير بفرمايد ان شا الله.... آمين :)
تبسم بهار ♥
آقاي فخري ..دي : جدي نگيريد آقا!
سيدمحمدرضا فخري
مگه ما با کسي حساب شوخي داريم؟؟؟ :)
تبسم بهار ♥
اي بابا ! نداريد ؟ !
.:آيينه:.
=) @};-
سنجش
(روز اول سرم . روز دوم چشم هايم . روزسوم پاهايم از کار افتاد . روز چهارم تمامم به هم ريخت) ضمن عرض سلام عليکم؛ تنها آرزوئي که ميتونم داشته باشم اينه که اي کاش هفته هفت روز نبود :) ان شاء الله که سلامت باشيد