پيام

تبسم بهار ♥
93/3/28

+ [وبلاگ] بندگي پشت چراغ قرمز! يه روز عصر که پشت همين موتور نشسته بود و ميروند ، رسيد به چراغ قرمز .ترمز زد و ايستاد . يه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالاي موتور و فرياد زد : الله اکبر و الله اکــــبر ... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب . *ادامه در وب*

طيبه♥علي 93/4/7

معمولا اصراري ندارم دلنوشته هام رو بخونيد . اما اينو اصرار ميکنم بخونيد . چون مفيده . شايد خوشتون اومد . :)

کاش ما هم يه جو معرفت اين آقا مجيد رو داشتيم...کاش

خيلي عالي بود

کاش ... / ممنون

برو بالا ببيننت بخوننت

رزور..ميخوانيم!

عالي بود...

سخت نيس، آدم انجام ميده تمسخر ميشه، توهين ميکنن به آدم و اطرافيانم پشتشو ميگيرن و بالاخره قشقرقي به پا ميشه که ... ، خلاصه اينکه نه يه بار نه دو بار چندين بار... خب آدم شک ميکنه به خودش فکر ميکنه خودشه که داره اشتباه ميکنه! :| سخت نيس، انجام ميديم...

ما که مي خونيم. ولي تو اصرار نداري؟ :|