شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ پنجره را باز کردم آسمان خالي شد کف اتاقم خورشيد وسط اتاق دراز کشيد نسيم آمد کنارم نشست کودکانه کاغذ هايم را به هم ريخت نگاهش کردم خنديدم خنديد خورشيد روي کاغذم غلت زد چشم برگه ها روشن شد دستخطم به وجد آمد جمعمان گرم ِ گرم شد باهم نشستيم گفتيم خنديديم غروب شد خورشيد بلند شد گفت تا شب نشده بايد برود لبخند زد رفت ... گاهي تنهايي به سادگي باز کردن يک پنجره ميشکند
آمين
و حال خورشيد و آسمان و نسيم و کاغذ و قلم و دست خط و جمع ِ گرمتان به نظاره نشسته اند ، برگ برگ ِ احساس ِ زيباي شما را ... بر لب ذکر تحسين دارند و در دل شوق ... / چ زيبا نگاشتيد ... احسنت بانو ...
قديميه گل نرگس ... 91/3/25
زيباع
:| بازپخش بود عايا ؟
ممنون شيرازي جان . / بله بله :D
مروري بر رويداد هاي هفته : دي
نميشکنه...با هيچي...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top