پيام

تبسم بهار ♥
92/8/9

+ يکي بود يکي نبود 1)يه خانم حلزونه بود که پسر کوچولوش رفته بود مدرسه 2)خانم حلزون رفت که پسرشو از مدرسه بياره 3)پسر کوچولو با خوشحالي رو لاک مامان حلزون سوار شد و همّه ي ماجاراهاي مدرسه رو براي مامان حلزون تعريف کرد 4)شب که شد مامان حلزون و پسر کوچولوش روي خونه ي قارچي شون به خواب رفتن B-) داستان ساده ي زير ِ سن ِ خرد سال ! :D

سارا زيبايي 92/8/12

مامان بزرگا هم نقاشي دوس دارن ؟ :)

درست صحبت کن !

دو تا سفارش نقاشي و يه دونه سفارش بنر و چهار تا تحقيق و 5 تا جزوه ي عقب مونده دارم . فعلا همينارو يادم مياد . به نظرت ميرسم ؟

http://tabassomebahar.persiangig.com/%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%85/DSC_0941.jpg

http://tabassomebahar.persiangig.com/%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%85/DSC_0942.jpg

آخييييييييييييي:) / ماجرا:) درستش كن:)

حالشو هم ندارم اخه

http://tabassomebahar.persiangig.com/%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D9%85/DSC_0943.jpg

اقلا سياه و سفيدشم مي ذاشتي. من که اينهمه زحمت مي کشم کپيشون مي کنم .:( بعدش پيرينت بگيرم بدم فاطمه رنگشون کنه.

خب با پرينت رنگي كپيشون نكن نورالزهرا جان:)

زهرا بانو حرفايي مي زني ها. ما پيرينترمون سياه و سفيده.همه ي اينا سفيد و خاکستري پيرينت گرفته ميشه. اون موقع فاطمه کجاش رو رنگ کنه؟

:) فهميدم چي ميگين! منظورتون قبل از رنگ آميزي بوده:)

يعني اينقدر نامفهوم گفته بودم زهرا بانو؟ @-};-

حتما من حواسم نبوده:)

سلام تبسم جان حيف بچه خاهر الان خابه آخي اونم ي سالشه يهني شامل حالش ميشه يا ماهم ميتونيم کنارش دزدکي بخونيم داستانو /آخه تصاويري که کشيدي خيلي باحاله

خيلي نقاشياتو دوس دارم تبسم جان ... يه كلاس بزار ما بيام ياد بگيريم ...عقده اي نشيم :)