پيام
+
امشب هم سهمت را کنار گذاشتم
يک فنجان دلتنگي
تا دلت بخواهد تلخ
تا دلت بخواهد شيرين
تا سرد نشده بنوش
دلتنگي بايد" لب " سوز باشد ...
"دل"سوز
"جان" سوز ...
باران گل
91/12/27
تبسم بهار ♥
هه ... نيستي ... مينوشم ، به جاي تو ... ميسوزم ... به جاي تو ....بي خيال ! به رويم نياور ... من سخت درگير ِيک تراژدي مضحکانه ام . . . تلخ ، شيرين !
*زهرا.م
قبليه قشنگ تر بود...
تبسم بهار ♥
عوض شد زهرا * جان
تبسم بهار ♥
خانمانم کجا بود ؟! يه دل دارم و بس!
تبسم بهار ♥
نه ! خانمان هر آنچه غير دله . دل دله . خانمان نيس که .
تبسم بهار ♥
پس دلتگي بايد دلسوز باشد با دلتنگي بايد خامان سوز باشد يکيه ؟
تبسم بهار ♥
هوم؟!
تبسم بهار ♥
همون دل !