شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی
+ *فيـــــــــــد ِ شب نشيني* کابراي عزيز لطفا از خودتون شعر بگيد و باهم صحبت کنيم :) عاميانه و راحت . سخت نگيريد ........ کاربر ِ خوب اگر که فرصت داري شعراي خوب خوب توي چنتت داري بذار دوتا فنجون چاي توسيني بيا بشين تو فيد ِ شب نشيني با مصرع و قافيه دم بگيريم يه خبر از احوال هم بگيريم *
*بفرما تو ، چطوره احوالتون ؟ :) بدبختي که نذاشته دنبالتون ؟ ما که همش ميشيم ذنده به دنده .. احوالمون مث چايي و قنده . يه روز خوشي ميباره و ميباره . اون روز ميگي غصه وجود نداره . فرداش ديگه غصه به روت سواره ..دمار از روزگارت در مياره . شما دماغتون چاقه ايشالا ؟ کبابتون با سماقه ايشالا ؟ :)*
ما تازه اومديم ز شهر کرمون! سلام سلام چطوره احوالتون؟ :)
اي بابا اين شب نشيني نشد که!... قوري و کتري و سيني نشد که! (صابخونه نيس؟)
سلام جناب ذره بين زنده :) زيره آورده ايد براي بنده ؟ سفر بخير و عافيت ايشالا . آب و هوا چطوري بود اونجاها ؟
صابخونه رفته بود که گل بچينه ...! احوالپرسي با شاعري ! همينه !:)
:) سلام صاحب خونه شما کجايي؟... سرد شده فکر کنم ليوان چايي!... زيره آورديم براتون يه بسته... اما گرون بود تا بخواهي پسته! :)
چايي رو برميگردونيم تو قوري . تا داغ بشه بفرماييد صبوري :) زيره ي کرمون :) دستتون بي بلا . ايشالا اينبار تربت کربلا :) پسته که بعله . واقعا گرونه . تنقلات ِ از ما بهترونه :)
گرم باشه مثل دلتون قوري تون... ممنونم از شما و مهموني تون :) ... پسته شده 40 تومن ناقابل!... 50 تومن تو يزده و ما غافل!... مهموناي ديگه کجان صابخونه؟... به فيدتون آيا ميان صابخونه؟
سفره ي ما منتظره . من الان ميام وق نشد موزون شه ..دي:
اَاَاَاَاَاَاَاَ =) خوش به حالشون! چقد سريع و راحت شاعر ميشن آدمها / تو فيد شب نشيني شرکت ميکنن اينها :)
منم گداي فاطمه خوش اومد... صابخونه رفت سفره! ولي نيومد! :)
يواشکي : من سر سفره هسم :) يه لقمه سيب زميني توي دسم :) سيب زميني ت خم مرغ عاليه .. جاي تمام کاربرا خاليه :)
سيب زميني، بربري نون و ريحون... با تخم مرغ و مايونز! نوش جون... يه دفعه فکرم دراومد به پرواز... هوايي سيب زميني شدم باز!
خوشا به حالتون چه حس خوبي... ما نداريم به جز شرشر جوبي!... :)
سيب زميني با ترشي بود و زيتون :) ايشالا قسمت شما ، نوش جون :)
سلام سلام کاربراي ارزشي..يالا بگيد خبراي خوب چي داريد؟؟؟
سلام . خوش اومديد . صفا اورديد . با توصيفا دل ماهارو برديد :) قم که هواش يا گرمه يا که سرده . هي بهاري ميشه و برميگرده ..دي :
کشتي اومد به ساحل فيد ما... خوش اومدين به جمع ما بچه ها :)
کشتي ما سلام . ندارم خبر :) خبر فقط سلامتي رهبر :) حال شما چطوره دوست عزيز . بذارم بيارم استکان تميز . چايي بريزم و لبي تر کني .. حالتو هي بهتر و بهتر کني :)
خواهش ميشه بفرماييد يه فنجون . چايي تازه دم کنيد نوش جون :)
رميصا
به به عجب خوشمزه بود چاييه . فقط کميش ريخت روي اين قاليه
سوال دارم جواب حاصل نميشه...با مي مگه وضو باطل نميشه؟ :)
باعرض احترام وعرض سلام ...منم بيام توفيدتون ؟...يک کلام!
چايي رو با قند عشق و محبت..ميخورم و ميگم الهي شکرت..الهي که پيامرسان زيبا..بمونه با کاربراي مهربون..
چاي هل و دارچينه خوردن داره .. ميخوايد بريزم براتون دوباره ؟:) /// رميصا جان قوت جونت بشه . گلبول قرمز خونت بشه ... دي :
پاي سماور بزرگوار سلام . خوشحال ميشيم با ما بشيد هم کلام . يه استکان چايي لب سوز دارم . بفررماييد تا براتون بيارم :)
پاي سماورم ميون اومده ...:) خوش اومدين از طرف صاب خونه! :)
الهي که ذره بين شادمون..هميشه از ته دلش بخنده...الهي که تبسم زيبامون...هميشه از دل بگه اون شعراشو..
رميصا
چايي که گوشت نيست قوت جون بشه . يه چيزبيار تا دلمون خوش بشه
کشتي ما محبتت برقرار . ايشالا سايه تون بمونه پايدار :)
گفتي بهشت و بردي عقل و هوشم... صبر کن تا من لباسامو بپوشم!... يه دفعه راهي بهشت بشيم زود... دنياي تيره مون که چيزي نبود!
رميصا جان. فولوس لاموجود شده . همه ي دارو ندارم دود شده . همين چايي هم قيمتش گرونه ... خارجياش قيمت زعفرونه :)
اگه پيامرسان زيبا و شاده...همش بخاطر دل فخريه..(با پوزش از مهندس فخري که مجبور شدم بخاطر ضرورت شعري بگم فخري..)
من ازان شعرا بلد نيستم:دي
نگين خانوم بلد بودن نداره! ... شعر بخونيد دوباره و سه باره!
رميصا
بريم بهشت من پايه ي بهشتم . هميشه اين بوده تو سرنوشتم (منظور اينه که تو سرنوشتم نوشته بوده ميرم بهشت!)
گاه نوشت
سلام خانم تبسم و جناب ذره بين .با با ايول الله . ببخشيد شما با اين زيب النساء اينا نسبت نداريد آيا :) همون که في البداهه مي گفت : از قضا آيينه چيني شکست خوب شد اسباب خودبيني شکست
خدايي زنده و پاک و خوشحال..تنها تنها ميخواي بري به بهشت؟؟..منم دارم ميام با يه چمدون..جز عشق اهل بيت ندارم چيزي توشه...(با عرض پوزش از جناب خدايي که مجبور شدم بگم خدايي)
نگين خانوم شکسته نفسي کردي . الهي که بياي دورم بگردي .دي: بشين بگو شعراي تازه و تر .. شعر شما از مال ماهم بهتر:)
منم که شعر بلد نبودم بگم..بدون قافيه از خودم گفتم...
*مهربان *
اي بابا خانم تبسم ما که مث شما شاعر نيستيم (البته اينو با سبک شعر بخون }:)
رميصا
هر کي بياد تو فيد ما شاعره . شاعري که شاخو دمم نداره ( با عرض معذرت از دوستان )
کشتي ما! تنهايي که نميشه... امت اهل بيت بايد هميشه... بهشتي باشه توي هر دو دنيا... بهشت ما حقيقته نه رويا :)
سلام به تو گاه نوشت چطوري؟ ... ممنونتم! مثل پلو تو دوري! :)
جناب گاه نوشت عليک سلام . ماهمه هسيم شاعراي ناکام . بله بله ما شعرامون عاليه .. جاي ما تو انجمنا خاليه ..دي:"
*«طلوع»*
دوباره اومديم "پارسي" بعد يه سال// چه فايده كه باز فردا داريم فاينال
سلام ببخشيد که جوابم ديره ... کامپيوتر من داره ميميره!
خدايي مهربون و پر انرژي..ياد گرفتم از دوستاي تو پارسي..غم و غصه رو بريزم بيرون..بجاش دارم يه عالمه دوست خوب..(باز هم با عرض پوزش از جناب خدايي)
سلام خانم مهربان سخ نگير . بيا بشين و باما ها دم بگير :) / طلوع خانوم احوالتون ؟ خوب هسي ؟ بايد بچسبيم شمارو دودسي ؟ کجايي نيسي خبري ازت نيس ؟ داري ميشي نمره هاتو همش بيس؟؟
رميصا
به به چه قدر شاعر تو پارسي داشتيم . کاربراي خوش ذوقو مشتي داشتيم
طلوع خانم خوش آمديد به اين فيد... فيد سکوت به جاي خوبي رسيد...
پاي سماور شما آشنا هستين ؟ دختر خانميد يا که آقا هستيد ؟:)
رميصا
اين فيد پره شعره سکوت نداره . فيد تبسم ديگه حرف نداره
دستگاه من توحالت کما رفت .... نمي دونم ازکجا بود کجا رفت!! (عرفاني!!)
رميصا
عجب فيدي، عجب شعراي نابي . بياين همه با هم بريم به نائين
پاي سماورچشم به استکانت بستم/چاي بريخت واز دست برفتم
پاي سماورگاهي مرد ميشينه.... وبلاگ من هم مصداق همينه
خب کار برا جونم براتون بگه .. از دل پر درد و چش خون بگه .. دور از جون شما ديروز بعد از ظهر ...باداداشم رفته بودم به دکتر . بلا به دور ، جراحي پا داشتم . از نحوه ي کارم خبر نداشتم . اين آمپول بي حسيه يا غشه ؟؟؟ نصيب گرگاي بيابون نشه . آمپول گاوي بود نه يکي ، دوتا!! اومد درست فرو کرد وسط پا .. دهن و دست و پا مو هم گرفتن . رمقو جونمو باهم گرفتن :(
*مهربان *
آخي تبسم
رميصا
الهي بميرم تبسم جونم.ميگفتي تا بيام جونش بگيرم (جون دکتره رو بگيرم)
الهي که تبسم زيبامون..از هرچي دره بمونه دور..
جيغ کشيدم زرد و بنفش و سياه .. بلند شد از نهادمن فقط آآآآآآآآآآآآآآآاه... .. الان ديگه پام تو پانسمانه ... افتاده ام گوشه ي مبل خانه ..الهي باشه تنتون سلامت .. واي که عجب نعمتيه عافيت .. :)
:-o :-o بلا به دور تبسمم چي شدي؟! بگو ببينم نکنه که پا گير شدي؟ خوبي الان؟ سلامتي ايشاللا؟ مياييم ملاقاتت ما، اي با صفا :)
ممنون رميصا جان وکشتي ما ن . ممنون از آخي ،خانم ِ مهربان ،
رميصا
آره صداي جيغتم ميومد . گوشمو من گرفته بودم محکم
آخ ..آخ ...باچايي دستموسوزوندم -- متن تبسمو داشتم مي خوندم -- ميگن به من چه دست وپا چلفتين !! -- تيسم بهار بله مي گفتين..!!
منم گداي فاطمه :) ممنونم /. پاگير شده م ..دوروزه که تو خونه م ../ راستي من اين پاي با پانسمونم .. /رو چطوري توي کفش بچاپونم ؟؟؟دي:
آخ تبسم به فداي چسب پايت.. مطب را مينشانم به عزايت(خطاب به دکترش)
بله همين ديگه پاي سماور .. داشت کارما هم ميرسيد به آخر ..:)از درد آمپول که زدم يه فرياد ..خدا شنيد دوييد نجاتمون داد ..دي:
اون روز من سياه مث يه شب بود .. رميصا هم پشت در مطب بود ؟؟؟؟!!! / نگين خانوم ماچاکريم آقايي . اصن بشين بازم بيارم چايي .دي:
رميصا
تبسم جون بشين تو روي ويلچر . پانسمان پاتم زودي خوب ميشه
مريسا لوشان ؟ هه؟ چي چي فرمودين ؟ الان به چه زبوني شعر سرودين ؟؟؟:)
رميصا
اين مريسا فک کنم آذري بود . شعراشم به زبون خودشون بود
رميصا جان . فلج که نيسم رفيق .. فقط يه تيکه پام رفته زير تيغ.. دي:
رميصا
آره تبسم پشت در مطب . وايسا بودم من توي يه نوبت
فيد قشنگي شده اين! به مولا!... بايد برم دنبال اين دبيرا!... بگم بياين اينو گرينش کنيد... توي مجله مون عزيزش کنيد... :)
چايي اگر مي خواهيد ميرم دم کنم... ميرم يه لحظه شعله شو کم کنم
اي واي مادر! الهي که بگردم! :( چرا آخه يهو اينجوري شد بچه م؟... يادت باشه حتما بخر دمپايي، مارکش هم باشه حتما کفش ملي... از همينايي که جادار و خيلي خوبه، جا ميشه پات حتي اگه خيلي خيلي بزرگه :دي
رميصا
اي خدا مرگم بده اين تبسم . رفته زير تيغ آره والا مردم
رميصا جان چند ميگيري لو ندي؟ دي:::: ابرومو اگه ببري بدي دي : / جناب ذره بين نريد . بمونيد بشينيد شعر بگيد و شعر بخونيد . بعدا ميان و خودشون ميبينن. اونوق سريع فيدو بر ميگزينن ....:)
پاي سماور دستتون بي بلا :) بخوريد از چايي هاي کربلا :) /
رميصا
اين فيد عجب چايي تو چايي اي شد . به جاي چايي کاش که داشتيم پلو
ممد عابدين اگر دبير بود!... برميگزيد فيداي شعري رو زود!... چايي بدين به ما تا که بتونيم... بمونيم و بمونيم و بمونيم :)
گداي فاطمه همه ميخندن .. منو به توپ مسخره ميبندن .. دي : دست ميگيرن دانشگاهيا برام .. جون منو ميرسونن به اينجام .. دي:
رميصاجان پلو گرونه عزريز . قربون دستت برو چايي بريز :) پاي سماور داره دم ميکنه . کارو منو هم داره کم ميکنه :)
رميصا
من اصلا چايي دوست ندارم. همش پلو خورشتو ور ميدارم
رميصا
تبسم ،مسخره رو بيخيالش . برو با دمپايي بکن تو حالش
منم يه خاطره اومد به يادم...که آه بلند شد يهو ازنهادم -- سواراسب بودم يه روز...اسب زين...-که منو انداخت باکمر برزمين!!
پلو خورش من از کجا بيااارم ؟؟؟ بذار برات چايي نعنا بيارم :) دمپايي تابلوه بابا . بي خيال .. دوستاي من با خنده ميرن از حال .
اي بابا پس چايي ما کجا رفت؟ چرا از اين فيد يهويي صدا رفت؟... قافيه و رديف مگه ته کشيد؟ عجب! بيا بالا ديگه آقا فيد! :)
چايي نبات يزدي ناب داريم . بفرماييد تا بريزيم بياريم :) // پاي سماور بعد چي شد ؟ چيزي شد ؟ جايي شکست ؟ يا اينکه خونريزي شد؟
بفرماييد چاي ذره بين زنده . چايي نباته و بدون قنده :)
بح بح سلام جناب کارواني . خوش اومديد به فيد ميهماني .. / :)الان ميارم مي ِ ناب ِ حيا ت:) چاي شما تلخ باشه يا با نبات؟
هيچي ديگه من روزمين افتادم ... آه بود که هي بلند شدازنهادم - صدااومد اسبو يکي بگيره... 4نعل داره دوباره سمتش ميره!!!--- گفتم اوهو پاشم برم الفرار -- الانه که درآره ازمن دمار!!!
آقا باشيد به فکر صاحب خونه..چايي خيلي خيلي گرونه..هي نخوريد چايي زياد و با ميل..جيره بندي کنيد چايي هاتون رو...
راس ميگي خب اصلن نرو دانشگاه، بشين خونه پاي همين فيدها... بعدن که پات شد روز به روز بهتر، برو دانشگاه و بگير از دَرسا خبر. بگو سلام بچه ها خوبيد شما؟ خوش ميگذره با دانشگاه و درسا؟ زود جزوه و کتابا رو بديد من، بهتر شدم ديگه اومدم درس بخونم :)
گداي فاطمه دس پا چلفتم .. من اينطوري درسامو زود ميفتم :)اوه اوه عجب رم کرده بوده اسبه .. چقد که اين سوار کاري نچسبه . البته من سوار کاري دوس دارم . اما ميترسم ديگه .. کم ميارم ..دي: فقط از اون دور تماشا ميکنم . ذوق ميکنم سر و صدا ميکنم ..دي:
به به چه شبي شد امشب..چايي وقندو شعرشده نقل امشب
منم شدم باپاي شل فراري... نمونده بود برام جون وقراري!!
اسبو گرفتن شد خيالم راحت ...فکرمي کنم که اسبه بود ناراحت!!
السلام اي شاعران ، اي شاعران..... السلام اي نوگلان نوجوان : دي/ اي همه قال و مقال از بحر چيست؟ ....شعر در شب هاي تان مکروه نيست؟!
بايد برم ديگه بايد ببخشيد... بازم ايشالا من ميام توي فيد!! کلامتون باشه هميشه نافذ....خوابم مياد ميرم ديگه خدافظ!!!
نگين پاشو اينبار چايي با شما .. خسته شدم پاشو کمک کن بابا ..دي: / خانم نوالزهرا جانم سلام. خوش اومديد با ما بشيد هم کلام... شعر ما وقتي با نبات حل ميشه ..کراهتش باچايي منحل ميشه ..دي:
آخ تبسم کتف وکولم..ازريختن چايي معذورم
پاي سماور سهمتون همدلي :) خدا نگهدار شما يا علي .. / نگين پاشو زشته دهع . د ِ يالا .. آخر ميموني روي دستموناااا :|
نه بابا بدون چايي نميشه . اينجا باشيد الان آماده ميشه :) /
به لطف اين فيد تبسم خانوم، بي اختيار مام شديم از شاعرانِ خانوم... شعراي ما بي وزن و بي قافيه س، بي رنگ و بي ريا و بي بهونه س... شاعران خوب و بزرگ داريم ما اينجا، به همراه شعراي بسي قشنگ و زيبا، تا اونها هستن ما نداريم حرفي، سرگرميم با نبات و چاي و قندي : )
وقت خواستگاري که تند و تيزه .. نگين خانوم سريع چايي ميريزه . :)
گداي فاطمه به لطف شما .. گرم و پر از شادي شده فيد ما . ممنون شما خيلي محبت داريد .. قدم روچشم فيد ما ميذاريد . :)
قدم رو چشم مهمون حبيب خداس . فيد زنده اس تا وقتي مهمون اينجاس
تبسم بهار جانم عزيزم، شرمنده ميکنيد؟ عرق (شرم) ميريزم ... :)
با صفايي از فيدتون و شماست، شما نباشيد شعراي منم رو هواس ! : دي
گاه نوشت
اووو چقدر نظر گذاشتيد اينجا... يه چيزيي تبسم جان بنده جناب نيستم ها :)) سر کار خانم :) حالا شاعر نيستيم . خانمي مون رو چرا زير سوال مي بري؟ :))))))))))))))))))
YAZD
ماشاالله اينجا همه شاعرن .:-)
قربونتون گداي فاطمه جان . بازم بشيد تو فيداي ما مهمان :)
خداحافظ جناب کارواني .. بازم بيايد تو فيد ميهماني :)
اي واي شما خانومي؟ شرمنده م ! از اشتباه بند نمياد خنده م ...:D
من چاي دوست ندارم...آب پرتقال اگه آورديد ما هم ميايم
جناب راشد ديگه خيلي ديره . صابخونه هم از خستگي ميميره . :) خب ديگه مهموناي شاعر ما ... منم ديگه ميرم براي لالا !:D لاحاف تشک از تو کمد برداريد .. ايشالا که با ما تعارف نداريد . اتاق تو اين فيد زياده بخوابيد . سر و صدا نکنيد رو اعصابيد ..دي: ايشالا شب خواباي خوب ببينيد . فردا شبم دور همي بشينيد . روز و شبتون پر شه از همدلي . منم ديگه ميخوام برم . ياعلي .
اي بابا ما که هميشه هستيم مزاحمتون، اما بازم به چشم مياييم ديدارتون :) ... شب خوش، دست علي.ع. همراهتون @};-
رميصا
اي بابا شاعرا رفتن به لالا . هنوز سر شبه تو تهران والا
رميصا
بياين بياين تو رو خدا شاعرا . نرين نرين نزارين منو تنها
رميصا
آخ جون هنوز چايي تو قوري مونده . برم بخورم تا کسي نمونده
رميصا رميصا..حمايتت ميکنيم(انقلابي بخون)
ص . حيدري
سلام سلام چه فيدي ، ميشه بشينيم و بخونيم ، تبسم باصفا يه چاي ميذاري جلوي روي ما
ص . حيدري
نظرات رو مي خوندم ديدم گاه نوشت، ياد خودم افتادم اولا، چقدر بهم ميگفتن جناب! تبسم جان ، جناب خدايي، گاهنوشت خانوم هستن نه جناب:) با ريتم بخونيد ي کم شبيه شعر ميشه:دي
هادي قمي
از معدود پيامهايي است که در مدت کوتاهي اين تعداد نظر برايش آمده //جالب بود برام.:)
رميصا
به به عجب فيدي چه حالي کرديم . کلي شاعر ما اينجا پيدا کرديم
رميصا
چه قدر چايي خورديم ديشب تو اين فيد . قوري و استکان ، همه ترکيد!
:) ديشب اخر کسي به ما چاي نداد... چقدر شدم مظلوم! داد بيداد!
ص . حيدري
شما که بوديد به شما نرسيد؟ ما گفتيم ما آخريم، نرسيد
اي بابا چايي هاي ما ته کشيد ! هرچي که داشتيم و نداشتيم پريد . چايي سبز و سرخ مشت ِ اعلا .. دارچين و زعفرون و هل با نعنا ....چايي هارو سيني به سيني برديد .. بازم ميگيد اصن چايي نخورديد؟؟؟؟:)
ص . حيدري
چايي ِ سرخ داشتي ، من گلو خشک گذاشتي:دي
رميصا
من که گفتم چه قدره چايي خوردم . از اثراتش دارم من ميميرم
رميصا
به جاي چايي تو بده يه پسته . تو اين گروني يه دونش بستمه
ص . حيدري
رميصا پسته دارم ميخواي برات بيارم
رميصا
آره آره چه پولدار. خبرنداشتم والا
رميصا
سه شنبه بيار پسته . بزارش توي بسته
نسيم♥
پيامبازرگاني: هوووووووووففففففففففففففففففففف...چقد شعر!!!:-o خسته شدم بس خوندمو تموم نشد:دي
رميصا
نسيم خسته نباشي . هميشه زنده باشي
رميصا
اي گل دونه دونه . اين فيد بالا بمونه
شبر
ما کلا عادت نداريم شعراي خوب خوبو تو چنتمون نگه داريم :) معمولا تو سررسيدي گوشه کتابي دفترچه اي جايي مينويسيم :)
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top