پيام
+
کوچک که بودم بي کسي غوغا نميکرد
آرام تر از من کسي پيدا نميکرد
باران به روي شيشه ها انگشت ميزد
نم نم خودش را ميهمان خانه ميکرد
آن روز هادست نسيمي تاب ميخورد
آهسته موهاي سرم را شانه ميکرد
گاهي به روي شانه ام يک رشته ميبافت
سنجاق با بال و پر پروانه ميکرد
آن روز ها ... حالم شبيه آسمان بود
از رعد و بارانم کسي پروا نميکرد
من بودم و ارديبهشت و شاخه ا ي سبز
گاهي چکاوک روي دستم لانه ميکرد ...

مهديه...
91/10/4

تبسم بهار ♥
ت ب س م
عطر ياس.
خوشبحال بچگيت:)
تبسم بهار ♥
..........
.:راشد خدايي:.
زيبا بود...bravo
عطر ياس.
واقعا
تبسم بهار ♥
ممنون.
تبسم بهار ♥
.
تبسم بهار ♥
..
تبسم بهار ♥
/
تبسم بهار ♥
.
نسيم♥
تبسم!!!من دستم2روزه تير ميکشه ولي تاب نميخوره ....:دي
تبسم بهار ♥
:) ) )
نسيم♥
فقط به افتخار اينکه اسممو بردي لايک زدم،يه وخ فک نکني شعرت خعـــــــلي به دلم نشستااا:)
تبسم بهار ♥
باشه :)
نسيم♥
شوخييدم...:)))
تبسم بهار ♥
:)