پيام

تبسم بهار ♥
91/8/17

+ *روي لب ها خنده جاري ميکند صبح تا شب فيد داري ميکند شعر ميگويدبراي اين مدير هور ِ ما هي پاچه خواري ميکند شعرهايش پشت هم آيد پديد در پس هم ميزند فيد جديد خواهر م اي هور خوب و مهربان يک نصيحت ميکنم آنرا بخوان : اين دبيري تا که بود و تا که بود از مزايايش نبردي هيچ سود هرکه گوي ِ پاچه خواري را ربود رنج بسيارش همه بيهوده بود نه دبيران قديمي نه جديد! هيچ کس از اين مدير پولي نديد*

شبر 91/8/18

همه ابيات خوب و وزن را رعايت فرموده ايد به جز پنج بيت آخر :)

تبسم وزن بيتاي آخرو درست کن ...قشنگ بود:))

مهم نيست . محتوا مهمه

آره ولي اونهارو هم درست کني هنري تره خب:)

اونوقت به هنرمند ما لقب شاعري هم اضافه ميشه...

يکم تغييرش دادم

نه دبيران قديمي نه جديد!/هيچ کس از اين مدير پولي نديد

ممنون آقاي حسام:)

پول هاي ما همه در بانک بوَد/خودروي آقا مدير يک تانک بود/

:))

من سخن با که بگويم از مدير/گشته ام ديوانه و شايد اسير/

:دي

اي خدا فرياد از آن من است/اين مدير با کلاس جان من است

هر چي شعر ميفرماييد بفرماييد، خدا به طبعتان برکت بدهد، اما دست از سر مدير بيچاره برداريد آخه، حتما لازمه از مدير هم يادي بشه؟ لابد احتياط مستحبه :)) يه کار نکنيد منم دست به کار بشم شعر بگما... گفته باشم :))

آقاي مهندس خانم هور در وصف شما شعر گفتند منم نصيحتشون کردم... اصلا راستشو بخوايد منم دقيقا حرف شمارو دارم بشون ميزنم که يعني بابا دس از سر آقاي مدير بردار... و الي آخر :)راستي آقاي مدير ما شاعراي پارسي بلاگي تخلصمون مديره .. بعضا مهندس هم ديده شده:)

:)) امان از دست اين جماعت شاعر :))

امان :)

باشد ك اندكي پند گيرد اين هور ِ پپپپپپپپپپپپپ ِ خخخخخخخخخخخ ِ

:))

ما نفهميديم اين بشر از كي پ خ شده! :||||||||

خواهشا به پاچه خواري اهانت نکنيد...:دي

=)) نه ديگه تا اون حد!!

نمدونم.. دوروز جواب شعراشو ندادما : |

امان از دست اين جماعت مدير :)

اي مدير اي سيد و سالار ما :) چاکريم اي مرد با تقواي ما :))

نوعا در تاريخ شعرا و پزشکان در خدمت سلاطين و پاتشاهان بودن ولي حس ميکنم شايد خانم هور احتمالا انسان خوبي باشن البته هر که را خوب پنداشتيم آخرش يه گندي زد ( ستاد چقد بديم تعريف نکنين شما..شما که بيشتر ذبح کردين تا مدح ) دي:

:))