شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يکي از اين موتوراي پرشي داده بودن بهش. داشتيم باهم مي رفتيم طرف خط. من ترک موتور نشسته بودم از روي يه تپه ي کوچيکي با سرعت رد شد. موتور پرواز کرد، خيلي حال داد... يه خورده جلوتر زد روي ترمز، پياده شد، گفت: تو بشين جلو! تعجب کردم، پرسيدم: چرا؟! برگشت همون تپه رو نشونم داد، گفت: وقتي از روش پريدم خوشم اومد، براي خدا نبود!...
http://lellah.parsiblog.com/Posts/86/%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%a7%d9%86%d9%87+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d9%88%d8%a7%d9%82%d8%b9%d9%8a/
همسرشدن
جوري نوشتيد كه انگار خود شما بوديد
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top