پيام
+
به کسي نگو اما ...فکر ميکنم مريض شده ام....
يک مريضي عجيب و غريب دارم.
شب که ميشود تب ميکنم.وجودم ميلرزد..دلم ..
دلم خون بالا مي آورد..
چشمانم با اصطکاک از در و ديوار رد ميشوند..
ميل به خيره شدن دارند...
شب ها جنوني ميگيرم که ماه از تماشا کردنم ديوانه ميشود
شب ها که خيلي حالم بد ميشود...
خدا گاهي به عيادتم مي آيد...

*قاصدک و شاپرک*
91/7/3

تبسم بهار ♥
برايم ستاره مي آورد.
.ميگذارد روي تاقچه ي گونه هايم...
بعد لبخند ميزند.خم ميشود و کنار گوشم ميگويد :
*يك روز همه چيز تمام ميشود *
نسيم♥
:((((
DARYAEI
20