پيام
+
آدم ها حق دارند گاهي به اختيار خودشان كفش هايشان را تابه تا بپوشند...قاشق را بر عكس بگيرند..به محل كارشان بگويند دَدَر...وقتي پول كم مي آورند پا بكوبندو از ته دل گريه كنند. . شب ها بي دغدغه بخوابند . براي تنوع به شيشه شير فرزندشان مك بزنند. . .وسط خيابان چهار دست و پا بروند بي آنكه نگران خط اتوي لباسشان باشند ..هرچيزي كه به دستشان ميرسد به دهان ببرند. . براي آرامش دراوج عصبانيت شستشان را بمكند

الهه ............
90/5/17
تبسم بهار ♥
درآينه باخودشان دالي..بازي كنند و غش غش بخندند.يك آب نبات چوبي را ساعت ها ليس بزنند..كفش هاي بوق بوقي و چراغ داربپوشند . .آدم ها حق دارند تمام اينكارها را بكنند..بلكه شاد شوند..بلكه بي خيال شوند..بلكه دل تنهايي و خسته شان بازشود...بلكه براي لحظه اي همه ي بزرگ هاي تلخ را فراموش كنند و به كوچك هاي شيرين قانع شوند..آدم ها حق دارند..... . .
*مهاجر*
سلام . اين فرمايش زيباتون من رو ياد شعر كوتاهي اندخت كه خدمتتون عرض ميكنم / اصلا دلم ميخواهد لج كنم / دلم ميخواهد پاهايم را كج بگذارم /... / آنقدر پا جاي پاي يكديگر گذاشتيم كه حتي جاي پاهايمان هم يكي شدند /
تبسم بهار ♥
سلام...خيلي زيبا بود:)
*مهاجر*
ممنون ..
*maryamz*
خيلي قشنگ بود. مرســـــــــــــــــــــــي
تبسم بهار ♥
حرف دلم بود:).خواهش
*maryamz*
مثل حرفايي هست که تو دل منه. ولي من نميتونم انقدر خوب بيانشون کنم. خيلي خوب مينويسي.
عبدو
من عاشق اين كفشاو نوشته هاي توام:)
تبسم بهار ♥
ممنونم مريم جان/سلام عبدوووووووو..كم پيدايي..از اينورا..مرسي:)
کوچه بنے هاشم
مطمئن هستم اگر خودتان بخواهيد در آينده، نويسنده ي بزرگي خواهيد شد :)
تبسم بهار ♥
اميدوار شدم:).ممنون:)