شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ [تلگرام] از بچگي از تعطيلات بدم مي آمد. من تنها دانش آموز دوره ي ابتدايي بودم که از جمعه ها متنفر بود.و تنها دانش آموز دوره راهنمايي... و دبيرستان... و دانشگاه... و... چه جمعه ، چه نوروز، چه تابستان ...همه اش نفرت انگيز بود و اضطراب آور... دوست داشتم درسم را بنويسم. بروم مدرسه . درس بخوانم . با هيچکس درمورد دوست نداشتنيها صحبت نکنم. درس و تمرين و سرگروهي و زير گروهي دغدغه هاي خوبي بودند. دوست داشتم خسته و کوفته برگردم خانه و تا شب مشق بنويسم و بخوابم ... جمعه هايي که مشق هايم زود تمام ميشد عصبي ميشدم. دلم ميخواست به قدر صبح تا شب جمعه مشق داشتم... ... الان هم از تعطيلي متنفرم... دوست دارم سرم گرم باشد. به درس. به کار. به پخت و پز. شست و شوي. وظيفه.نقش. مسيوليت...هرچه که حواس ادم را از تنهايي پرت ميکند. کاش فقط لحظه هاي بودنت تا ابد تعطيل شوند.. همين.
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top