سلام عزيزم
اسماي قشنگي انتخاب کردي....به دلم نشستن...
فقط اومدم بگم داريم وضعيت هاي مشابهي رو تجربه مي کنيم....حداقل دوره هامون يکيه....مي خوام باهات تلفوني حرف بزنم....تهراني؟
اگه بدوني تو اين يه هفته چي کشيدم....اگه بدوني چه تصميمي گرفتم....اگه بدوني ....
ياعلي
بخند آبجي...
منم ديگه گلوم درد نمي کنه مي خندم...
بخند....
خوشبختي سرايي است ساختني نه قصري يافتني
موفق باشي خانومي
قربونت مرضيه جون
راست ميگه اين فلفل نمکي جان
بابا حالمون مي گرفت وقتي مي اومدم اينجا،باور کن داشتم دور مي شدم ازت هرچند که الانم يکم ازت دورم
حرف ها دارم
باتو اي مرغي که ميخواني نهان ازچشم
وزمان راباصدايت مي گشايي!
چه تو را دردي است؟
کز نهان خلوت خود مي زني آوا
هر کجاهستي بگو بامن...
روي جاده نقشه پايي نيست از دشمن
آفتابي شو!
شيوه ي نگارشت مثل خاطرات شاه پهلوي،اعلي حضرت همايونيه!!!!
مملکت آزادي بيانه وراجکم تو با خيال راحت وراجيت رو بکن...نگران پريشوني خاطر ما نباش
از لابلاي اين bekesh bekeshi که وصفش کردي بوي bokosh bokoshبلند شده ها!!! بوش تا اين جام مياد(الان تو سايت خوابگاهم)ميگي نه!اگه ديدي آخرش منو دق ندادي!؟
آجي جونم مواظب خودت باش،يه کمي هم مواظب من باش...
در اين وانفساي بکش بکش روزگار... يعني تو واقعا فکر کردي من مي ذارم...
نه...
نه....
(طنز بود و نبود من نمي تونم بخندم. چون گلوم درد مي کنه. مي خندم بيشتر درد مي گيره! ديگر خنديدنش رو معذروم!)
يعني تو واقعا فکر کردي که من اين قدر بي معرفتم که فقط شريک شادي هاي دوستم باشم....!
يعني فکر کردي من اين قدر بي معرفتم؟
نه داداش از اين خبرا نيست....!
خداوند به حضرت داود وحي فرمود:در زمان خوشي و آسايش به ياد من باش تا در هنگام گرفتاري و سختي دعايت را اجابت کنم
دوستي که فقط توي شاديهات شريک باشه...چجور دوستيه؟!
سلام دوستم
گاهي وقت ها با طنز ها هم بغض ميكنم...
اميدوارم لبتان سرشار از شيريني لبخند باشد و قلبتان نيز...
التماس دعا...