من منتظر همان وراجم . . .
تا نيايد
ديگر پايم را اين جا نمي گذرم . . .
وراج بيا و ببين چه کسي است که با بي رحمي
اينجا را غمکده ي خود کرده . . . .
من ديگر ÷ايم را اينجا نمي گذارم . . .
تا وراج فلفلک برگردد . . . .
حتي با بال شکسته