• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : حرف هاي مرا که ميفهمد... غير گلپونه هاي بسطامي!!!!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 3 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اشک شوق 
    سلام
    من الان قاط زدم آخرين بار که اومدم اينجا يه وراج بود يه حراف.. که تازه بازم من قاطي ميکردم که کدوم فانوس منه کدوم دوستشه.
    حالا که بالکل اسمتون عوض شده من هنگيدم ساسي.
    فانوسي تو کدومي مادر ؟ من گيج شدم اساسي.
    منو که ميشناسي قطره اشکم عزيزم.
    راستي منم نيشمو ببندم؟ من همينطوريما.. دل تو دلم نيست ولي ميخندم. خون خونمو ميخوره ولي لبخند ميزنم.. حتي گاهي از زور ناراحتي ميزنم زير خنده.. يه دنيا بغض دارم ولي به جاي اشک همش لبخنده.. حتي موقع بيماري و درد هم.. گاهي به سلامت رواني خودم شک ميکنم ....
    پاسخ

    حق داري عزيز.. الان اسما مشخص تره.. پاييز حرافه!
    + شريف 

    وراجکم...باز دوباره داري وراجي ميکني که!!!!

    از قديم و نديم گفتن بخند تا دنيا بهت بخنده...ما هم هي خنديديم،هي خنديديم،هي خنديديم....اينقد خنديديم که آخرش از خنده روده بر شديم افتاديم يه گوشه...

    آخرشم نتونستيم خنده ي دنيا رو ببينيم...

    خيلي وقتا اين لبخنده از يه جاي ديگه آب ميخوره...چرا فکر نميکني اگه حتي تو يکي از اين مراحلي که گفتي اون نبود،الان ديگه نبودي؟؟؟

    پاسخ

    من فکر ميکنم.. ببين.. دارم ميخندم!!!!!!!!دنيا مگه ميخنده که بشه خنده شو ديد؟
    خودت نيشتو ببند:ديييييييي
    پاسخ

    چشم.

    من منتظر همان وراجم . . .

    تا نيايد

    ديگر پايم را اين جا نمي گذرم . . .

    وراج بيا و ببين چه کسي است که با بي رحمي

    اينجا را غمکده ي خود کرده . . . .

    من ديگر ÷ايم را اينجا نمي گذارم . . .

    تا وراج فلفلک برگردد . . . .

    حتي با بال شکسته

    پاسخ

    بر ميگردد

    سلام وراج گمشده ي من.

    نمي دانم اين چندمين روز بدون حضورت در اين جاست .

    نمي دانم چند روز است که نيستي

    نمي دانم کجايي . . .

    شايد يکي تو را دزديده باشد

    يا شايد در راه بالت را شکسته باشند.

    نمي دانم فلفلک چند روز است که ميايد اينجا و ولي نشانه اي از تو پيدا نمي کند.

    نشانه اي از يک عزيز وراج . . . .

    هيچ

    تهي و خالي . . . . .

    اينجا بدون حضور تو در خلا به سر مي برد . . .

    وراجکم

    برگرد .

    برگرد و و ببين اين چه کسي است که اين مطالب را مي نويسد . . .

    برگرد و ببين چه کسي خودش را به جاي تو جا زده . . .

    وراجک من . . .

    وراجکم نمي دانم اين چندمين روز بدون حضور توست . . .

    بدون حضور خود خودت.

    پاسخ

    چه عجب به ما هم سر زدي!در راه بالم را شکستند. يک روز خوب ميشوم.. يک روز..

    من بعيد ميدونم لب هايش بخندد! لب هايي كه من ديدم...
    پاسخ

    ميخندد...

    خيلي زيبا مثل هميشه


    پاسخ

    ممنون گيسو جان!

    سلام دوستم

    اصلا بخند.....انقدر بخند تا بلكه اين خنده ها اشكت را درآورد....بخند و انقدر بخند تا حتي روزي براي خنده هايت هم بغض كني....انوقت مي خواهي جبران اشك نريختن هايت كني...ولي دير مي شود حتي اگر زودتر شروع كني باز هم دير مي شود.....دير مي شود ...هرچقدر هم كه گريه كني اينبار من به تو ميخندم........آنقدر ميخندم تا.......آه اي لب هاي خونين دل...چرا مي خنديد....

    مثل هميشه زيبا نوشتيد .

    پاسخ

    متن شما زيبا تر بود...ممنون.!

    صداي سازت که کوک نمي شود انگار تو هم ديگر نمي خواهي کوکش کني ... صداي ناکوکش آزارت ميدهد اما حتي ياراي بلند شدنت نيست که بي صدايش کني ... تمامه روحت که درد مي گيرد ديگر تورا ناي لبخند هم نيست ...!
    پاسخ

    تمام روحم که درد ميگيرد وقتي است که لبخند بر لبانم خشک شده است.. مرا ياراي تغيير نيست!