• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : خاله بازي!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + شريف 

    سلام آجي جونكم...شرمنده كه اين قد دير کامنت ميذارم سايتمون ويروسي شده!!!از خونه هم صفحه کامنتا رو باز نميکرد...

    هر چند متنت خيلي قشنگ بود ولي به نظرم اگه فقط همون پي نوشتت رو ميذاشتي بهتر درکت ميکرديم..."روزگار...قاتل تمام عروسک هاست."

    ضمنا اين اصلا مهم نيست که طنز بنويسي يا درد دل کني يا غمنامه شرح بدي...چيز ي که مهمه واقعيت داشتن يا نداشتنشونه که...

    پاسخ

    ممنون از دلداريت شريف جان.من دروغ نگفتم...
    سلام. خسته نباشيد
    قلم فوق العاده زيبايي داريد
    منم خيلي دلم برا عروسکم تنگ شده. ميدوني به عروسک من ميگفتند عمر! خيلي دوسش داشتم
    اميدوارم همچنان سربلند باشيد.
    التماس دعا
    پاسخ

    عمر؟؟واي!!چه بد!ممنون.

    سلام عزيزم ايشالله عروسک خودتو بغل کني واقعي واقعي

    ديدي اصلا سخت نبود بهت سرزدم .موفق باشي گلم

    پاسخ

    ممنون.اما خواهشا نفرينمون نكن آجي!

    الهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي...

    خيلي قشنگ بود عزيزم...

    دست و پنجولت درد نکنه...

    پاسخ

    ممنون عزيزم

    من هنوز عروسکم پيشم ميخوابه!

    هنوز مامانم در حيرته که شب که تو بقلمه صبح چرا زيره تخته!؟

    البته خودمم تو حيرتم!

    قشنگ بود گلم!بازم به بنتي سر بزن

    پاسخ

    ممنون. چشم حتما!

    خيي قلم زيبايي داري

    بهت تبريک مي گم

    حداقل اينطوري مي توني احساساتتو بنويسي

    سلامت باشي و شاد دوست من :)

    پاسخ

    ممنونم خواهرم. خيلي ممنونم
    سلام
    من که عروسک نداشتم/به خاطر همين زياد متوجه حرفاتون نشدم 23:18 يا زهرا
    پاسخ

    حرفاي من خيلي ربطي به داشتن يا نداشتن عروسک نداشت.به هرحال ممنون.

    عروسک ِ کودکيم محرمه رازهاي کوچک ِ کودکيم بود ، در دل گرفتگي هايم به آغوش مي کشيدمش و چقدر کودکانه نوازشش مي کردم و مي بوسيدمش ... سنگ ِ صبورم بود که .... واي خداي من سنگ ي صبور کودکيم را فراموش کرده ام ؟ نکند حالا هم ...! راستي ! مي توانم هنوز عروسک داشته باشم؟ شايد بهانه اي شد براي يادآوري ي روزهاي پاکم ... شايد بهانه اي شد براي زنده شدن آن روزها .... من عروسک ميخواهم:((
    پاسخ

    من يک مادر عروسکي ميخواهم..به جاي فرزند عروسکي!
    + عشق بدون نقطه 


    اميدوارم يادآوري گذشته باشه

    نه حسرت گذشته

    مثل هميشه زيبا مي نويسي

    پاسخ

    اميدوار نباش!ممنونم.

    سلام ... من هنوز عروسکاي بچگيامو دارم ... هنوز با عروسکام بعضي شبا مي خوابم

    دنيا چنان پر است از فراواني که چاره اي نداريم جز شادماني

    شاد باشي و سراسر رنگين کمان

    پاسخ

    سراسر رنگين کمان!!!حتما!!!

    سلام دوستم

    عروسك ها را دوست داشتم چون شبيه ترين بودند به كودكي هايمان....معصوم و تنها....يادم مي آيد وقتي عروسك ها برايم بي ارزش شدند كه معصوميتم را از دست دادم......

    زيبا بود .

    پاسخ

    وقتي عروسك ها برايم بي ارزش شدند كه معصوميتم را از دست دادم......زيبا بود.ممنون.
    سلام.خيلي قشنگ بود
    پاسخ

    سلام ممنونم.

    عروسک هاي من اسم نداشت

    شبا تو بغلم نمي خوابيدند فقط مي خوابوندمشون

    ولي متن قشنگي بود

    پاسخ

    ممنونم عزيزم.
    معرکه بود!
    پاسخ

    ممنون عزيزم. زيارتت قبول


    سلام ماماني!!!

    خب قايم نشو! چشم نزار! آجييييييييييييي تو آخر منو دق ميدي!:دي

    پاسخ

    من غلط بکنم ..
       1   2      >