نوزده سالگيم را لابلاي حرفهات پيدا کردم
پرت شدم به 10-11 سال پيش
زندگي را از هر طرف نگاه کني يجور است
انروزها که انقدر زجر ميکشيدم
حالا که دلم برايشان تنگ است
فکر ميکنم اگر بر ميگشتم
از هر لحظه اش استفاده ميکردم
نه اينکه با ان عذاب از جان خودم بکاهم
بي انکه « ديگري » چيزي بفهمد ................