• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : شاعر كنكوري يا كنكوريه شاعر؟؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تيردراپ 

    حراف جون خيلي قشنگ نوشتي، به نظر منم هردوشو ادامه بده.

    يعني هم شعر بگو و هم درس بخون. تا ذوق نويسندگي درت زنده بمونه. منم موقعي كه دبيرستاني بودم خيلي مي نوشتم. كافي بود يه كاغذ سفيد و يه خودكار داشته باشم ظرف چند دقيقه همش پر ميشد از نثر و نظم. اونم به چه قشنگي. ولي وقتي ولش كردم و ديگه سراغش نرفتم اونم ديگه سراغم نيومد. حالام دارم زور ميزنم بلكه يه كم زندش كنم البته اگه بشه.

    فکر کنم ديگه خودتون مسنجر رو پيدا کرديد تو تبيان هست اگه پيدا نکرديد ميتونيد کلمه Yahoo messenger رو تو سرچ بخش دانلود تبيان تايپ کنيد بعد دانلودش کنيد با اين حال چشم نسخه جديدش رو تو وبلاگ قرار ميدم :)
    نفرماييد اين چه حرفيه وظيفه اي بود که انجام داديم ما که براي کنکور چيزي نخونديم بازم سعي ميکنيم تا قبول شيم به مرهمت شما انشالله که قبول ميشيم و شما هم انشالله قبول بشيد شعرم که تازه کاريمو هنوز بايد آب بخوريم تا خوب بشيم :D خب ديگه کم کم بايد رفع زحمت کنيم.
    پاسخ

    اميدوارم در تمام زمينه ها موفق باشيد.
    با سلام خدمت دوست خوب تبياني و شاعر مهربون خب نه ميبينم گل کاشتي البته به خاطر کنکور بي خيال شعر شدي ولي من کنکور و گذاشتم کنار با اين حال درس مدرسمم نميخونم حسش نيست با اين حال نميدونم چرا و خيلي جالبه چرا با اينکه هيچي نخوندم قبول شدم امسال به راحتي شايد واسه اين بود که اين درسا آسون بود حال کردم معدلمم خوب از آب در اومد اون حدي نبود که بش گفت ضعيف خيلي امسال با سال هاي ديگه فرق داشت حال کردم با اين امتحانات و درسا راستش امسال با جون دل نشسته بودم سر کلاسا گوش ميدادم خوندنش رو هم مدرسه تموم ميکردم درسا رو اما خوب بود با اين حال سعي ميکنم تا مطالبتون رو بخونم ببينم چطوره شايد کمکم کرد در شعر نويسي يکم روون بنويسم بازم ممنونم که نقد سازنده کرديد دوستار شما آنلاکر
    پاسخ

    خواهش ميكنم قابلي نداشت اميدوارم در شعر و كنكور موفق باشيد
    + اي وب بو از ولايت 

    به نام خدا

    سلام

    اصولا كنكور مقوله ي جالبيه.

    همه موقع ي درس خوندن هزار جور فكر مياد تو سرشون

    هر كاري مي كنن الا درس :)

    ديگه ديگه

    بايد ساخت و قبول شد :دي

    پاسخ

    بله مي سازم و قبول....؟!
    + الهه 

    سلام

    نويسنده جديد مبارك

    اميدوارم زودتر يه شعر قشنك بسرايي

    تا بعد........

    + وراج 

    يکي اينطوري بود مرد...همش از علائم مرگه...اميدوار نباش. خوب نميشي!

    پاسخ

    بااااااااااااااااااااااشه!!!!!!!!!!!!!!
    راستي درستم بخون تا ايشالا قبول كه شدي ديگه با خيال راحتتتتتتتتتتتتتتتتتت شعر بگي...:-*
    پاسخ

    ممنون كه سر زديد سعي خودم و مي كنم

    سلام حراف جون!

    به به توام كه كنكوري هستي.....الهيييييييييي تا حالا به وراج! گير ميدادم يكي ديگه م اضافه شد!!:دي

    وراج جان يكي فرستادي جاي خودت خودت رفتي درس ميخوني ديگه؟!؟!؟!:دي

    حراف جان هر وقت شعر گفتنت اومد بگو...كي گفته نگو؟!؟!؟ بگو ابجي جان...:-*

    + مريم 

    سلام

    اولين بار كه يه شعر طولاني نوشتم دوم دبيرستان بودم اوايل جدي نمي گرفتم اما وقتي پدر خواست با يكي از مجله هاي (كه خارج از كشور براي فارسي زبان ها منتشر مي شد) كار كنم و به عنوان شاعر براشون شعر بنويسم موضوع رو جدي گرفتم و از اين جريان خيلي خوشحال شدم .. كتاب هاي شعر زيادي مي خوندم و احساس مي كردم چقدر شعر نوشتن راحته (گاهي از اين كه چرا اينقدر حافظ رو قبل تر ها براي خودم بت كرده بودم مسخره ام مي گرفت!!!)

    سال اخر دبيرستان كه شدم فكر كردم من كه شعر نوشتن اينقدر برام اب خوردنه مي تونم اگه بخوام بعدها ادامه بدم الان بايد بچسپم به درس و مدرسه و دانشگاه ؛ ... تا به خودم اومدم سال ها بود از اخرين شعري كه سروده بودم مي گذشت

    خيلي سعي كردم بازم بتونم همونقدر راحت و هر وقت كه ارداه كنم بنويسم اما نمي شد ديگه شعر نمي اومد .. شعرهاي ساختگي و به اجبار نوشته هم ديگه روح و حس و حال گذشته رو نداشت من كشتمش! كودك احساسم رو در نتفه خفه كردم

    با خوندن نوشته تون ياد گذشته و سرگذشتي كه بر احساسم گذشت افتادم خاطرات من شايد توي انتخاب و تصميم گيرتون كمكتون كنه

    يه توصيه از من حتما اين مدت كه براي كنكور مي خونيد وقتي براي استراحت تايين مي كنيد اون ساعات رو سعي كنيد كتاب هاي شعر شاعراني كه به احساستون نزديك هستند رو مطالعه كني .. نمي دونم ايا براي شما هم اينجوري هست يا نه ولي عموما من به خواندن چند بيت از شاعري... شعري تازه در ذهنم شكل مي گرفت و مي تونستم راحت تر احساسم رو شاخ و بال دهم

    اگه نظر من رو بخوايد نه از اين بگذر و نه از اون .. بهترين و نامي ترين گذشتگان ما در چندين رشته مختلف تخصص تام داشتند ما هم مي تونيم حداقل دو كار رو با هم انجام بدهيم .. اگه اراده باشد

    اميدوارم موفق باشي و روزي اسمتون رو به عنوان يكي از شاعران سرزمينم بشناسم

    پاسخ

    مريم جان راهنماييت آرامش بخش و راه گشا بود.ممنون از لطفت.