• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : يک تولد ِ بيجا !
  • نظرات : 5 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رضواني 
    حس مي کنم همه ي شاعرا همينجورين....
    يه روي خوش دارن يه روي آروم و بي حوصله...من که وقتي مي رم تو فاز بي حوصلگي به اين راحتيا نميام بيرون.
    تا يه شعر خوب نگم حالم خوب نمي شه.الان يه سه ماهي مي شه شعر نگفتم مي توني تصور کني حالمو؟
    آخ خدااااااا
    سلام
    به نظرم عنوان نويسنده اي با سبک متفاوت واقعا " لايق شماست !
    سبکتون خيلي جالب و دلنشينه !
    هيچ وقت اين رويم بالا نمي آيد . من به جاي اين روي زشت ِ پرخاشگر ، يک روي آرام ِ بي حوصله دارم که نميدانم شبيه چه حيواني است . ( از زيباترين جملاتش)
    چقدر حس اين نوشته برام آشنا بود...گاهي وقتا دلم ميخواد دقيقا همينجوري توي نوشته هام پرخاشگر بشم...حتي اگه همه فکر کنن آرومم....
    هر پيزي روي خوش دارد و روي سگ ولي روي سگ بعضي ها به روي خوش خيلي ها مي ارزد
    موفق باشيد
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 92 اسفند 3 نوشته شما با عنوان يک تولد ِ بيجا ! به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. دبير تحريريه ي اين انتخاب هما و دبير سرويس آن پروانگي بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    افق در بست ...
    مي‌فهمم، مي‌فهمم،
    باز نه قلبم آرام شد نه قلبم؟! (فکر کنم، اشتباهي شده نه!)
    نمي دونم اين متنتون چرا اينقدر داغونم کرد!
    شايد...
    مي فهمم به خدا...