• وبلاگ : ســ ا مـــ ع ســــ و م
  • يادداشت : همه چيز از يک نامه شروع شد !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 15 نظر
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + غريب 
    سلام
    راه حل پيشنهادي شما چيه!
    (نميشه فقط يه چيز رو رد کرد و چيزي ارائه نکرد)!
    شايد از اين طريق به نتيجه نرسيم احساس ميکنم شما کمي تعصب به خرج ميدين قضاوتتون نميکنم اما از نوع بيانتون اينطور برمياد.
    "در مورد نظر دوست قبلي ايشون اشتباه ميکنن دين و وحي کاملا کفايت ميکنه براي امور"
    پاسخ

    سلام.
    با عرض ادب و سلام مجدد
    فرض اينکه شما فرموده ايد عقل کافي نيست ، الباقي را رها کنيد .
    خب الان براي درک مطلب شما ، وحي و دين هم همينطوره ، چي داريم ما ؟ که کافي باشه ؟
    کمي به اين بينديشيد آنگاه خواهيد ديد که عرض ما چه بوده ، اگر بازم سر در نياورديد در خدمتيم و سلام هي حتي مطلع الفجر .
    پاسخ

    مکمل همديگرند و کفايت ميکنند
    + غريب 
    من اصلا نميپسندم دين و سياست جدا باشن اما وقتي براي مصالح ساسي به دين ضربه وارد بشه به نظرم بايد از هم جداشون کرد.
    اينجا ممکنه افرادي که دين رو از آدماي معمولي ميگيرن به کل دين زده و يا دين گريز بشن...
    کمي تامل کنيد در امور جاري کشور خودمون و ديگر کشورهاي مذهبي(نميگم فقط کشورهاي اسلامي)
    موفق باشين شنبه بازم سر ميزنم.

    پاسخ

    راه حل پيشنهادي شما اشتباهه .
    + غريب 
    بازم سلام
    به نظرم ديانت وسياسيت فقط با حظور معصوم جدايي ناپذيره.(بايد پذيرفت هر چيزي جز ذات اقدس اله نسبي هست).
    اينکه بزرگ عزيزي فرمودن ديانت ما عين سياست ماست و سياست ما عين ديانت ماست زمانيه کي يکي پا نشه واسه رسيدن به مقاصد سياسي پا روي دين بذاره حالا شايدم مقاصد بدست اومده خوبم باشه اما هدف هيچ وقت وسيله رو توجيه نميکنه...
    متاسفانه الان سياست رو از دين جدا کردن فقط به حرف ميگن جدا نشدنيست!(روي صحبتم به شخص خاصي نيست)
    ديانت وسياست توامان را مولايم علي (ع) پي نقص پياده ميکردن بدين صورت که سياست و ديانت هيچ کدام به هم آسيب نميرساند.چرا که سياست جزئي از ديانت بود و ديانت جزئي از سياست بدون امکان جدايي از هم.
    "من سکولار نيستم..."
    به نظرم درد جامعه (البته خود من) بي اعتقادي و يا شايدم ضعف اعتقاده.(شما رو قضاوت نکردم)
    کاش نگاه ما به همه چيز خدايي مي بود اونوقت...
    به هرحال خدا هواي هممون رو داشته باشه.
    آمين.
    پاسخ

    شما ميگوييد بايد همزمان با سياستمدار بودن دين داشت . اين خيلي فرق ميکنه با ادعاي جدا بودن دين از سياست
    + غريب 
    سلام
    به نظرم شيوع يه همچين عقايدي تقصير همه است قصور از تک تک افراد جامعه از جمله خودم هست.
    يه مشکل بزرگي وجود داره اونم دين گريزي هست که ..... ايجاد کرده
    فشار زياد باعث ميشه آدم از يه ور ديگه بزنه بيرون وقتي از پشت بوم بيفتيم ديگه مهم نيست از کدوم طرف افتاديم.
    به نظرم اگه هرکي ساختن رو از خودش شروع کنه جامعه و ... درست ميشه
    مشکل اينجاست دين بد معرفي شده همه بايد بدونيم دين رو فقط بايد از 14 معصوم بگيريم و لاغير
    امروز اکثريت نگا ميکنيم به آدمايي که دينشون کامل نيست و مشخصه نتيجه چي ميشه......
    بدبختي جامعه ما اينه که همه چي سياسي شده وقتي شخصي معصوم نباشه بياد ديانت و سياست رو قاطي کنه مشخصا براي حفظ سياست مجبور به اموري غير از حفظ دين ميشه و اينجاست که نماينده دين در جامعه ميشه يکي که خودش به دين عمل نميکنه و اين يعني ته بدبختي براي يک جامعه.........
    اسلام به ذات خود ندارد عيبي
    هرعيب که هست از مسلماني ماست
    و من الله توفيق..
    اللهم عجل لوليک الفرج
    پاسخ

    سلام. دين و سياست قابل جدا کردن نيستند . نيازي نيست کسي اين دو رو باهم قاطي کنه. همزمان باهم عجينن . مگر اينکه کسي بخواد اون ها به زور از هم جدا کنه ...
    + شهروند 

    اقاي رئيس دولت

    يک دانش اموز راهنمايي ميفهمدکه لفظ ( پيشرفت) به جاي (توسعه)به کار برد

    ان وقت مسئولين جمهوري اسلامي ....

    اري رئيس جمهور من در انشايم از وزراء شما انتقاد ميکنم به خاطر الفاظ غرب زده ...

    جالبتر :
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ چهارشنبه 3 مهر 92 نوشته (همه چيز از يک نامه شروع شد) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    شما از کجاي وحي و دين چنين عقلي را پيدا کرده ايد !؟
    ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان را در دين نديده ايد !؟
    فبشر عباد ، الذين يستمعون القول و يتبعون الاحسنه ... را در قرآن نديده ايد ؟ که امام هفتم فرموده اند در باره عقلاست !؟
    ووو
    شما ديگه چه جور دانشجو و طلبه ي علوم ديني و قرآني هستيد !؟
    اصلا اينارو ول کن ، مخاطب اين فرمايشات شما چي چي طرف شماست ؟ چشم و گوش ؟ حواس ؟ قلب ؟ فکر ؟ يا عقل ؟ که امام علي عليه السلام فرموده : العقول ائمة الافکار ، و ... !
    جالب اينه که از امامت و ولايت فقيه هم فرموده ايد !
    با اين معرفي شما از وحي و دين بايدم بروند سراغ مدرنيته و سکولار ووو !
    پاسخ

    ؟! من که از حرفاتون سردر نميارک اما اگه داريد بنده رو محکوم ميکند که گفتم عقل کارايي نداره ، خب اشتباه متوجه شديد ، چون عرض کردم عقل کافي نيست . بقيه حرفاتون هم که ادبيات تحقير و اتهام بود و نقد مطلب نبود .
    سلام عليکم
    جالب بود ، جالبتر فرمايش شما بود !
    خصوصا آنجا که : و افسون زدايي از جهان که به معناي عقلاني کردن همه چيز و حذف راه هاي آسماني از زندگي است . شما عقل داري و بنابر اين نيازي به وحي ، به معجزه و به الهامات نداري . در واقع حذف تمام موارد انتزاعي و پرورش موارد ملموس . خب ، آيا اين عقل ، جاي خطا و اشتباه ندارد و آيا قدرت درک تمامي موضوعات را دارد ؟آيا انسان بوسيله ي عقل خود تمامي موارد موثر در سعادت و گمراهي را تشخيص ميدهد و هيچ نيازي به يک قدرت بالاتر از خود ندارد ؟
    خب بااين فرمايش شما ايشان حق دارن که آنطور بگويند !
    پاسخ

    عليکم السلام
    من که هيچ احساس بدي ندارم.
    اينکه خيلي خوبه يه نفر به اين مسائل فکر کنه و دغدغه داشته باشه.
    کافيه فقط بهش گفته بشه که بايد حرف همه رو بشنوه و بعد قضاوت بکنه.
    و اگه اين کار رو بکنه که قاعدتا ميکنه عاالي ميشه
    من راضيم واقعا...
    پاسخ

    :)
    سلام
    راستش من فقط نامه رو خوندم(کاش همه ي کساني که پست طولاني مي گذارند يه خلاصه ازش هم آخر متن بنويسند براي افرادي مثل من)
    ولي از خوندن نامه هم تنم لرزيد يه دختر راهنمايي از حالا اين طوري فکر مي کنه و ....
    به نظر شما مقصر کيه؟
    ياد دختر دوستم افتادم که توي همين سن و ساله ودوستاش توي مدرسه به دليل روحاني بودن پدرش مسخره اش مي کنند شايد آنها هم پدر او را مانع پيشرفت ايران مي دانند....
    پاسخ

    سلام . ممنون . باور کنيد خلاصه تر از اين نميشد :) . مقصر ماييم :) کم کاري ميکنيم
    اينجاست که آدم ها چند دسته ميشن.
    يه دسته کسايي که فرد مطمئن دارن تو زندگيشون. يعني يه نفر هست که خوشبخته و از زندگيش راضيه و ما خوب (به معني واقعي خوب) ميشناسيمش و از طرفي وقت و حوصله خوندن همه منابع رو نداريم. اون وقته که به اون اعتماد ميکنيم و ميريم ازش ميپرسيم که تو چيکار کردي که به اينجا رسيدي تا ما هم همين کار رو بکنيم و ميشيم مقلد.
    اما يه وقت هست که ميخوايم خودمون راه درست رو بفهميم. و توانايي فکري و وقت کافي و علاقه به اين موضوعات داريم. اون وقته که براي رسيدن به حقيقت بايد شروع کنيم به خوندن منابع از هر طرفي يا بحث کردن با آدمهاي صاحب نظر در زمينه هاي مختلف و اينطوري ذره ذره بريم جلو و در نهايت به حقيقت برسيم.
    مخلص کلام اينکه فائزه خانم اگه مثلا اين نتايج رو با خوندن کتاب گرفتيد بايد بريد سراغ کتابهايي که اين نظرات رو نقد کردن و اونها رو هم بخونيد و بعد نتيجه بگيريد. يا اگه از معلمي استادي کسي شنيديد لازمه با افراد ديگه اي که نظرشون مخالفه هم صحبت کنيد و ...
    اينطوري نظر نهاييتون به حقيقت نزديک تر ميشه و اگه اين پروسه ادامه پيدا کنه و شما هم حسن نيت داشته باشيد (که قطعا داريد) آخر داستان خوش تموم ميشه و اين ميشه هدف ما از اومدن به اين دنيا...
    خيييييلي ببخشيد که خيييييييلي طولاني شد.
    با آرزوهاي خوب براي همه
    پاسخ

    تشکر
    اينکه يه دانش آموز اينقدر دغدغه مند باشه واقعا عااليه، و نشون از پويايي فکر و ذهن بازه، انقدر آدم ميشناسم که 30-40-50 سال دارن و تا الان هيچ وقت به فلسفه بودنشون و هدف اصليشون از زندگي حتا فکر نکردن! و به قول قرآن اکثرهم لا يعقلون...
    پس تا اينجا يه تبريک بزرگ به فائزه خانم و همه کسايي که فکر ميکنن.
    اما مي خوام در مورد روش فکر کردن حرف بزنم.
    اساسا تعريف فکر کردن يعني دنبال کردن معلومات موجود تو ذهن آدم و رسيدن به معلومات جديد يا معلوم کردن مجهول. پس مقدمه فکر کردن داشتن معلوماته. هر چي اين معلومات گسترده تر و بيشتر و درست تر باشه فکر کردن آدم ها پويا تر ميشه و نتايجشون به حقيقت نزديک تر.
    معلوماتي که ما داريم از چند تا منبع بدست ميان:
    1- کتاب و نوشته
    2- فرهنگ و سرو کله زدن با اجتماع
    3- بحث کردن با اشخاص خاص
    (شايد موارد ديگه هم باشه که الان به ذهنم نميرسه.)
    نظر بعدي لطفا...
    سلام
    اين نظر طولاني است. :)
    موضوع اين پست بسيار گسترده انتخاب شده. از طرفي مسائل عقلي و بعضا فلسفي مطرح شده. از طرفي شبهات به روزي مطرح شده و سعي شده پاسخ داده بشه. و از طرفي به موضوع يک دانش آموز دغدغه مند پرداخته شده.
    در خصوص دو موضوع اول پاسخ هاي تبسم خانم در عين سادگي بسيار دقيق ه و جا داره بهش تامل بشه ولي موضوع به همين سادگي ها هم نيست يعني بايد بحث بشه و زواياي مختلف بحث مطرح و بررسي بشه وگر نه موضوع حل نميشه و دوباره اگه از جهت ديگه اي بهش حمله بشه نيازه که جواب داده بشه. براي همين از اين موضوع ميگذرم و اگه بستري فراهم شد که شبهات يا مسائل فلسفي يکي يکي مطرح بشن و در موردشون صحبت بشه نظرم رو ميگم.
    چيزي که الان دوست دارم بگم حرفيه با فائزه خانم و کسايي که مثل ايشون هستن.
    نظر بعدي رو ببينيد...
    پاسخ

    سلام. درست ميفرماييد خيلي جاي بحث داره . من خيلي سعي کردم به بحثا وارد نشم و خلاصه بنويسم
       1   2      >