درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2      
 
سلام توصيف زيبايي بود

نبايد از جرعه هاي تاريکي بنوشي . . .

ميگفت هر لبي که تر کني . . .

شب مست تر ميشود . . .شب بيدار تر ميشود . . .

آنوقت ديگر صبح نميشود . . .

پاسخ

سلام عليكم..ممنونم:)
کاربر گرامي
در تاريخ دوشنبه 5 دي 90 نوشته (زيــــرزمـــــ يـــــ ن مـ ــتـــروكـــــــ ه) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.
پاسخ

ممنونم.
سلام .. نميگم چرا غمگين نوشتي چون دل بي غم دل نيست... من به اندازه چشمان تو غمگين ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران تو به اندازه دلتنگي من شاد بمان..قلمت استوار.حق يار و نگهدار
پاسخ

سلام.خيلي ممنونم از حضورتون:) و شعر زيباتون...
راستشو بگم تو مني منم تو شايد خيلي ها همينو بگن چون زبون دلشون رو مي نويسي مي دوني چرا از شب مي ترسيم چون شبا دزدا بيدارن چون شبا مي خوابيم بايد بيدار بود تا نترسيد جدي ميگم
پاسخ

شايد صحرا..شايد حرف دلاي گرفته يکيه..شايد از يه نژادن..نميدونم....ميشه خوابيد...اما اول بايد حسابي به خدا پناه برد بعد خوابيد...اصلا بايد رو پاي خدا خوابيد....
زانوي غم بغل گرفته ام و دستهايم را دورش پيچيده ام تا اگر زانوانم شكست روي زمين پخش نشود و بشود مايه ي رسواييم...
زانو بغل گرفته ام و آرام آرام اشك هايم را با گوشه ي آستينم پاك ميكنم تا مبادا...
زانو بغل گرفته ام به سان وقتي كه سر بر شانه اي ميگذارم و ...
زانو بغل گرفته ام...
پاسخ

. . .
كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد ؟...
سلام.
نمي گم چرا غمگين ؟ چون مي دونم غماتو دوس داري ..
پاسخ

سلام.ممنونم:)

زيبا بود...نميگم چرا غمگين...چون خودم هميشه غمگين مي نويسم!

قلمت پايدار

پاسخ

سلام الهه جان ..ممنونم:) نه تو شاد بنويس:)

پاسخ

ممنونم از حضورتون.
 <      1   2