ولي من هيچ وقت طاقت اين کارو نداشتم!
چون هربار که سنگو پرتاب مي کردم دلم براش تنگ مي شد! خيلييييييييي تنگ! در حدي که از کارم پشيمون مي شدم!
از اينکه سنگا رو از ساحل دور کردم!
خيلييييييييييي قشنگ بود!
معلومه که حسابي لذت بردي!
آپم.