سلام تبسم جان خوبي؟ براي پست بالايي نميشد نظر بذاري چون باز نميشد. مثل هميشه زيبااا بود
سلام
چقدر قشنگ بود...
بعد لبخند ميزند.خم ميشود و کنار گوشم ميگويد :
"يــــکــــ روز هــمــه چــــيـــــز تـــمــــامــ مي شــــــود."
آنوقت . . . من آرام نماز صبحم را ميخوانم وبعد کم کم خوابم ميبرد...
فوق العاده بود...
طيب الله.
سلام عزيزم
هر دو وبلاگ هام با شعر و متني جديد به روزن .
منتظر نظر گرمت هستم ...
http://ziban.parsiblog.com
http://wind.parsiblog.com/
نميدانم اين نقطه چين ها تا کي قرار است جور بغض هاي مرا بکشند...... دلم تنگ است کمي با تو باشم و من بهانه گيري کنم و تو نوازش....دلم تنگ است من حرف بزنم و تو گريه کني آنوقت با اشک هاي من تو آرام شوي... دلم تنگ است صدايم بزني و من خيلي زود تر از آنکه منتظر بماني بگويم جانم....دلم تنگ است کسي باشد....دلم تنگ است يکي باشد.....دلم تنگ است تو باشي......... تو باشي و اين حرف هاي درگوشي تا مجبور نباشم فرياد بزنم تا گوش عالم..... دلم ميخواهد مثل هميشه کنارم بنشيني و بگويي آرام بگو.....آرام بگو خودم سنگ صبور اين بغض هايت مي شوم...انوقت بدون اين که من هيچ حرفي بزنم تو دوباره و دوباره مي گويي.......به کسي نمي گويم.....آرام بگو....به کسي نمي گويم......